به گزارش تیتر شهر ، اگر بحران شهرنشینی را در دهه های پیش به عنوان معضلی اساسی در جهان یاد می کردند امروزه بحران هویت شهری به خصوص در عصر و جوامعی که درگیر و دار گذر ازسنت به تجدد یا مظاهر مدرن و پست مدرن هستند جدی به نظر می رسد.
شهرها نیز چون انسان ها که دارای ویژگی ها ،هویت و شخصیت مخصوص خود هستند دارای هویت و شخصیت هستند. شهرها مکان های دارای هویت و روح هستند. روح شهر که بخش مهمی از آن از هویت شهر منشا گرفته است در توسعه ،سرزندگی و قابلیت سکونت یک شهر تاثیر مهمی دارد. هویت هر شهر تجلی فرهنگ در محیط است و در بسیاری از اوقات هویت افراد با هویت شهر یکی می شود ،سپس به آنها پاریسی، اصفهانی، بیروتی و استانبولی گفته می شود.
تصور تهران در اذهان محدود به «برج میلاد» و «برج آزادی» و شناخت مشهد صرفا با حرم امام هشتم - و نه رفتار و سبک زندگی رضوی - نشانه ایست کوچک از اینکه باید هویت شهرهایمان را دوباره بازتعریف کنیم و فرآیندی تعبیر میشود که نیازمند «فهم»، «خلق» و «بیان به سامان»
هویت متمایز شهر یا به عبارتی هویت واقعی نه الصاقی شهر باشد.
در سالهای گذشته پروژه برندینگ یا نشانه شناسی به درخواست اهالی اصفهان به دیار نصف جهان رفت تا ایده
«اصفهانگی» اصفهان به بار بنشیند و قدمهای بعدی به صورت جدی تر در «زنجان» و برخی دیگر از شهرها مدنظر قرار گرفت.
ایرج محسنی در بررسی مولفه های انسانی موثر بر هویت شهری معتقد است که هویت شهری شاخص تمایز یک شهر از شهر دیگر است. شهر با دارا بودن ویژگیهای منحصر به فرد و قوت و ضعف در عناصر مشترک میان شهرها برای خود هویتی را می سازد ،این هویت عامل خاص بودن، موجب تداعی خاطره و افزایش حس تعلق خاطر در میان شهروندان می شود.
هویت شهری را بناهایش،مکان هایش،تاریخ اش و محیط طبیعی اش و فعالیت های شهروندانش همراه با فضای اجتماعی و فیزیکی به وجود آمده اش شکل می دهد. این هویت گذرگاه مهمی را برای توسعه ی اقتصاد،فرهنگ و سیاست شهرها و شهری ها(شهروندان) به وجود می آورد.
انسانها برای پناه بردن به مکان هایی که در آن زندگی می کنند خانه ،برای راه رفتن راه ،برای به اشتراک گذاشتن بناهای عمومی،پارک ها،باغ ها،میدان ها،چشمه ها و ... را می سازند و یک هویت را بنا می کنند. شهری که با دستهایشان برایش هویت ساخته اند شروع به ساختن هویت برایشان می کند و شهر هویتشان می شود .
بنابراین معماری یک بنا، طراحی یک مجموعه شهری یا برنامه ریزی راهبردی یک سازمان و مواردی از این دست از جمله مصادیق هویت بخش است اگر نتایجی مانند افزایش حس عدالت (کاهش حس بی عدالتی)، افزایش رضایتمندی مخاطب (کاهش عوامل
نارضایتی)، ایجاد حس زیبایی (کاهش نازیبایی های مختلف)، پر رنگ شدن هویت
اسلامی، انقلابی و بومی، بهبود امنیت و آرامش ذهنی و عینی (کاهش ناامنی های
مختلف متصور برای فرد و جامعه) و افزایش حداکثری ارتباطات اجتماعی شود.
از سوی دیگر همچنین
طراحی متفاوت محیطی در شمال و جنوب برخی شهرها مانند تهران با بروز الگوهای رفتاری متفاوت شهروندان و حتی ارتکاب جرم در
این دو منطقه بیربط به نظر نمیرسد چرا که گاهی برخی موارد به ظاهر کوچک نیز تاثیراتی مشهود دارد به طور مثال اینکه نبود حریم پیاده و عدم رعایت آن ممکن است باعث عصبی شدن شهروندان
و موجب بسیاری از نزاع های خیابانی و در نتیجه افزایش جرم و بزه باشد و بوی نامطبوع فاضلاب در یک خیابان آرامش اهالی را برهم بریزد.در خاتمه به نظر میرسد توجه به عناصر هویت بخش شهری از اهمیت خاصی برخوردار است و
طراحی شهرها میبایست براساس زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی مستحکم ساخته شوند و ایجاد کانونهای
هویتساز فرهنگی و اجتماعی و اماکن عمومی که حس تعلق بیشتری را برای شهروندان ایجاد میکند باید اولویت داشته باشد.
بنابراین تحقق شهری ایرانی اسلامی نیازمند دغدغه و عزم جدی در مدیریت شهری و نیز
مسئولیت پذیری متخصصین تأثیرگذار در ساخت و سازهای شهر و همچنین شهروندان در
قبال آن می باشد که در این میان مدیریت شهری نقش بسزایی دارد.