نشستی در مورد رویکردشناسی نقد ویرانگر در گالری نظرگاهِ پژوهشکدۀ نظر
به گزارش تیترشهر: نشست «نقد سازنده ویرانگر، بازخوانی مفهوم سازندگی در نقد»، 20 آذرماه 1398 در گالری نظرگاه برگزار شد. این نشست با حضور سید امیر منصوری، پدیده عادلوند، بابک آتشینبار، سعید شفیعا، محمد صالح شکوهی و با هدف باز تعریف نقد با خصوصیت دوری از باور سازندگی و خودسانسوری صورت گرفت.
در این نشست سید امیرمنصوری، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه استناد صرف به دانش کافی نیست و بایستی اقداماتی که به صورت علمی و بدون ترس، موجبات اصلاح عالمانه را فراهم میسازد، مدنظر قرار داد، افزود: «نقد الزاما نقد قدرت نیست بلکه راهبردی است برای ادارۀ جامعه تا تعریف جدیدی از پدیدههای قدیمی به دست آید. این اقدام بر مبنای اطلاعات صحیح و بدون غرضورزی صورت میگیرد و موجب اعلام معیار و شفافسازی میشود. بنابراین از نقد انتظار میرود وضع موجود را تخریب و مسیری برای دوبارهاندیشی فراهم کند».
در ادامۀ نشست محمد آتشینبار عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ نظر افزود: «اساساً نقد بایستی تخریب کند و اینکه چگونه باعث سازندگی میشود، به نقاد مرتبط نیست. چرا که نقاد به محتوا کار دارد و آثار نقد در خارج رخ میدهد».
سعید شفیعا عضو هیئت علمی پژوهشکدۀ نظر در مورد رویکرد نقدی که در پژوهشکده نظر مورد توجه است، افزود: «فرایند اعتباربخشی به نقد دارای اهمیت است. اینکه چه افرادی در این فرایند دخیل شده و مجموع تفکرات آنها یک نقطه نظر را شکل میدهد، کفایت نقدهای گروهی پژوهشکدۀ نظر را ممکن میسازد. یکی از بخشهایی که در فرایند نقد راهبردی پژوهشکدۀ نظر مورد نظر است، بازنگری و دریافت بازتابهای متعدد از یک موضوع در بازههای زمانی متفاوت است. مسألۀ شناسایی و در طول زمان پخته میشود و به صورت مسألهای جدید از درون موضوع قدیمی خودنمایی میکند».
شفیعا اضافه کرد: «پژوهشکده نظر مساله اصلی گردشگری ایران را نبود راهبرد مشخص و دقیق برای توسعه گردشگری شناسایی کرده است. در سه نشستی که تا به حال دربارۀ گردشگری برگزار شده است، مشخص شده که در تغییرات و تحولات سازمانهایی مثل شهرداری در مدیریت گردشگری شهری و تأسیس وزارتخانۀ گردشگری، ابعاد و ملاحظات مرتبط با کارایی و بهرهوری در اولویت قرار نداشته و اساساً موضوعات بینبخشی و سیاسی بر تحولات حیطۀ گردشگری سایه انداخته است. به نظر میرسد نگاه به گردشگر خارجی به عنوان یک عنصر حیاتی برای اقتصاد ایران یک شمشیر دو لبه است که تا به حال لبه پر خطر آن به جان گردشگری ما افتاده است. تصور غلط و اسطورۀ ناصحیحی که گردشگران خارجی را منبع کسب درآمد با اهمیتتر دانسته موجب شده تا گردشگر داخلی مورد توجه و برنامهریزی قرار نگیرد. این یعنی برنامهریزی برای چیزی که زمینۀ بهرهبرداری از سطوح بالای خدمات در آن، به صورت ارگانیک و از داخل شکل نگرفته است. هتلها و خدمات پایهای به صورت نقطهای و بر اساس اقدامات غیردرونزا شکل گرفته و فرهنگسازی و توسعۀ جوامع محلی برای حفظ و نگهداشت آن انجام نشده است. بنابراین به نظر میرسد، برای نجات گردشگری ایران تمرکز مدیران و برنامهریزان باید روی گردشگری داخلی و مدیریت اوقات فراغت باشد».
شفیعا در جمع بندی گفت: «هرچند موارد ذکرشده نقدی است بر ماهیت آنچه در مورد گردشگری ایران قابل ترسیم است و عملا این نگرش نوعی تخریب به حساب میآيد، اما قرار است در نهایت کتابی در سه فصل با توجه به موضوع چالشها و آسیبهای گردشگری ایران در انتشارات پژوهشکده نظر تدوین شود که زمینۀ سازندگی امر نقد را فراهم سازد».