استقلال سال ۱۴۰۰-۹۹ محل جمع نقیضین است! محل گرد آمدن ضدین! محمود فکری، در انجام مأموریت قشنگ و گیج‌کننده خود- حل کردن مشکلات جلودستی و پیش‌پایی ریخته بر سر و کول استقلال- در کارزار خیلی دیر شده «یارگیری» هم چندین ده میلیارد تومان پول نقد لازم دارد و هم باید وجه‌المصالحه حضور همه بزرگان دیروز و امروز تیم باشد.

 استقلال هرچند دیر اما سرانجام از یک مسئله قدیمی در حال رها شدن است! همه مدعیان که در دردسرآفرینی آن‌هم از نوع حاشیه‌سازش کارنامه‌ای دارند، به یک ترتیبی مشغول شدند و به اصطلاح، سرکار گذاشته شدند! یک مدیر و ۱۰ معاون! راه دیگری هم نیست! یا باید زخم زدن اینان را تحمل کرد و یا باید معاونتشان را پذیرفت! استقلال که ۱۰ معاونت برای چارت مدیریت خود پیش‌بینی کرده، به اندازه کافی که دردسرآفرینان را مشغول حرف‌های مدیرانه کند، مشاور خبره و صاحب تجربه دارد! و اینان تا روزی که سرشان به پازل‌های مدیریتی گرم است و برای تیم- از راه کمی دور- به کشف راه‌حل‌های همیشگی مشغولند، خطری نخواهند داشت و ضرری به تیم نمی‌رسانند!

حرف‌های سرپرست مدیرعاملی درباره یکی از معاونت‌های سابق، به اندازه کافی مشغول‌کننده و معماگونه هست! آقای مددی، خیلی به‌موقع و در کمال وقت‌شناسی، توپ را با یک شوت بلند و کشیده، توی زمین حریف انداخت! آن‌هم چه حریف سمج و پای کاری! با این ترتیب، تا ۱۰ سال بعد هم می‌توان معاون پیشین را عامل ایجاد تخریب‌های چندگونه و دلیل اصلی از میان رفتن فرصت‌های واقعاً موجود دانست! در عین حال که دعوای دور و دراز و ریشه‌دار گذشته، به آینده هم احاله شده و همه با مدیرعامل طرفند! مردی که انگار انتخابی است برای تمام فصول!

صبر و ظفر

 استقلال سال ۱۴۰۰-۹۹ محل جمع نقیضین است! محل گرد آمدن ضدین! محمود فکری، در انجام مأموریت قشنگ و گیج‌کننده خود- حل کردن مشکلات جلودستی و پیش‌پایی ریخته بر سر و کول استقلال- در کارزار خیلی دیر شده «یارگیری» هم چندین ده میلیارد تومان پول نقد لازم دارد و هم باید وجه‌المصالحه حضور همه بزرگان دیروز و امروز تیم باشد! فکری «قلق» جلب اعتماد و به دست ‌آوردن «محبت دائمی» صمد مرفاوی را خوب بلد بود و هست، ولی با ترکیب صمد و پرویز مظلومی چگونه باید راه بیاید!؟ نفراتی که دیگر قصه قناعت‌پیشگی درویش را تداعی نمی‌کنند که از همه چیز خواهی و بیش‌طلبی سلاطین پرده برمی‌دارد! صبر خواهیم کرد تا ببینیم! که صبر را برادر ظفر نامیده‌اند!

و از دیروز، این فکری است و تیم میدانی‌اش، آرش برهانی، حنیف عمران‌زاده، سیروس دین‌محمدی، سعید عزیزیان و شاید هم یک مربی بدنساز!

…از یارگیری و از نخستین یارگیری‌ها همه چیز معلوم خواهد شد! یکپارچگی فکری یا بکش‌بکش و گربه‌کُشون دم حجله!

دور باد از چشم بد

 سوغات یحیی برای پرسپولیس، فقط یک تیم منسجم و یک قهرمان غرب آسیا نیست! که آورده پرسپولیس برای تیم ملی هم پربرکت است و مفید! تقدیم کردن پنج ملی‌پوشی که چهار نفرشان به صورت دو زوج، کارآمدگی بسیار مفیدی دارند! زوج شجاع و کنعانی‌زادگان در وسط دیوار دفاع! ترکیب دونفره کارآمد و خیلی پرفایده نوراللهی- امیری در میانه زمین و پشت‌سر مهاجمان! پرسپولیس، بهترین یاران را برای تیم ملی به شکل نیم‌ساخته، سروشکل داده است! باید دید یحیی، چگونه پختش را کامل خواهد کرد! و باید دید یحیی، در ادامه، این راه را چگونه طی خواهد کرد؟ با همین شیب؟ یا کمتر یا بیشتر!؟

اسکوچیچ، هم دانش لازم را دارد و هم عقل کافی را، تا او را چگونه با ثروت تجربی خود رها کنیم که از همه آورده‌اش کمال استفاده را ببرد! به نظر می‌رسد اوضاع تیم ملی، شامل پیش‌شرط «سالی که نکوست» بشود! بهاری که در آن، شکوفایی لژیونرها نویدبخش‌تر می‌شود! رقابت با یحیی در لیگ برتر و در لیگ آسیا هم، بر داشته‌های فوتبال ملی خواهد افزود! ساخته شدن تیم‌های خوب، ممکن نمی‌شود مگر به اوج‌گیری پرواز همه بازیکنان مدعی و داعیه‌داران تیم ملی!

بیا و ببین

سال ۴۰۰-۱۳۹۹، به عطر رقابتی معطر خواهد شد که بیا و ببین!

چشم و هم‌چشمی‌های استقلال، سپاهان، تراکتور و فولاد در رأس هرم فوتبال ایرانی و نیز چالش بزرگ دومی، در کمرکش این رقابت‌ها، غوغایی خلق خواهد کرد که بیا و ببین!

یک «چمچه» ای از این فوتبال زلال را در بازی تیم ملی مقابل ازبک‌ها دیدیم! نمونه دومش را روز سه‌شنبه تماشا خواهیم کرد! برابر تیم مالی! به نظر می‌رشد که اتفاقاتی در راه باشد! به یک شرط و تنها یک شرط: اسکوچیچ را درست بپاییم! مجال و اجازه خورده شدن را به او ندهیم! اجازه خوردنش را هم نه به هوشنگ‌خان و نه به هیچ چشم طماعی! راه ورود به قلعه تیم ملی را به روی نااهلانش باز نکنیم! به هوای دلسوزی اجازه سوختن و سوزاندن پروبال تیم ملی را به احدی نباید داد! تک‌تک مردان ریز و درشت تیم ملی، مردانی پرمایه و پرهنرند! بایدشان ساخت! بایدشان پرداخت! تیمی که قایدی و کریمی را ذخیره خود دارد، همه چیز دارد!