طعم نیش افعی؛ آشنایی با تنها شلبی کبرا حاضر در خیابان های تهران

به گزارش تیتر شهر؛حتی در مقاطع پیشرفته تر و مدرن تر در عصر کلاسیک، بسیاری از طراحان صنعتی، طراحی ناب و اصیل خود از یک خودرو را با استفاده از پیشرانه و گیربکس یک خودروساز دیگر تکمیل می کردند چرا که شرکت های طراحی بدنه توان علمی و مالی طراحی پیشرانه و گیربکس را نداشتند و در نتیجه استفاده ازقوای فنی محصولات سایر کمپانی های پیشرفته تر، برترین انتخاب بود.

شلبی کبرا

به عنوان مثال خودروهای مشهور و تولید محدودی چون بیتزارینی 5300GT، مونته‌وردی HI 450، ایزو گریفو، دیتوماسو پنترا و منگوستا خودروهای تولید محدود و خاصی بودند که با طراحی های ایتالیایی زاده شده و از سیستم انتقال نیرو (پیشرانه و گیربکس) آمریکایی بهره می بردند. مثال مشهور دیگر خودرو مازراتی 5000GT ملقب به شاه پرشیا است که به سفارش شخص محمدرضا پهلوی با پیشرانه و گیربکس مازراتی با طراحی و ساخت اتاق از سوی کوچ بیلدر مستقل ایتالیایی با نام کاروتزریا تورینگ سوپرلگرا تنها یک دستگاه بصورت کاملا سفارشی به تولید رسید.

معجون انگلیسی-آمریکایی
یکی از برترین مثال ها برای خودروهای به اصطلاح بازار مشترک، شلبی کبرا آمریکایی است. داستان از دهه 1960 میلادی وجایی آغاز شد که کرول شلبی، راننده سابق مسابقات رانندگی تیم فورد، طراح و مهندس آمریکایی درصدد برآمد تا به منظور دستیابی به بالاترین کیفیت رانندگی در یک خودرو اسپرت، از پیشرانه قدرتمند آمریکایی بر اتاق سبک یک خودرو اسپرت بهره بگیرد.
آن دوران آمریکایی ها نه کوچک بودند و نه سبک. در نتیجه شلبی به سراغ قدیمی ترین خودروساز مستقل بریتانیا یعنی AC Cars رفت تا پلتفرم خودروهای این شرکت را پایه کار خود قرار دهد. حاصل این همکاری نصب پیشرانه های V8 شرکت فورد از سوی کرول شلبی بر اتاق های جمع و جور و سبک مدل کبرا از کمپانی AC Cars بود که از پیشرانه های کوچک شش سیلندر خطی شرکت بریستول انگلستان بهره می برد.

Shelby Cobra

این خودرو پس از تولید با پیشرانه های فوردی که شلبی بر آن ها نهاد، شلبی کبرا نام گرفت اما بسیاری آن را شلبی AC کبرا یا AC کبرا نیز می خوانند. تولید شلبی کبرا بصورت موازی در آمریکا و انگلستان طی 3 نسل بین سال های 1962 تا 1967 انجام شد که شامل مارک 1 (19962-1963)، مارک 2 (1963-1965) و مارک 3 (1965-1967) هستند.

دلایل شهرت و محبوبیت شلبی کبرا
1- اعتبار نام شلبی: کرول شلبی یکی از تاثیرگذارترین متخصصان صنعت خودرو بود که تاثیر شگرفی در شکل گیری بسیاری از خودروهای افسانه ای فورد داشت. او یکی از مشاهیر بزرگ خودرویی ایالات متحده آمریکا است و از این رو تملک یکی از محصولات ساخته و پرداخته او برای هرکس افتخار به حساب می آید.
2- توان فنی بالا: شلبی کبری ها در حدود 1 تن وزن دارند این درحالی است که هر سه نسل آن به پیشرانه های قدرتمند V8 از 4.3 تا 7 لیتر مجهز هستند و به دلیل وزن کم، داشتن تایرهای بسیار پهن و نقطه ثقل بسیار پایین، در قدرتمندترین نمونه ها (MK III 427) می توانند در عرض 3 ثانیه به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت برسند. حداکثر سرعت شلبی کبرا هرگز به صورت رسمی اعلام نشد اما منابع غیر رسمی از توانایی آن برای رسیدن به 330 کیلومتر بر ساعت سخن می گویند. همچنین این خودرو می تواند تا نزدیک به 1.5G شتاب جانبی را تحمل کند. چنین مشخصات فنی حتی در سال 2018 بسیار خیره کننده و غیر قابل باور است.
3- تیراژ تولید پایین: تیراژ تولید شلبی کبراهای اورجینال (و نه نمونه های کپی شده) برابر با 998 دستگاه است. درنتیجه تنها تعداد انگشت شماری از افراد توان تملک چنین خودرو تولید محدود و سفارشی را دارند. این تیراژ پایین باعث شده است شلبی کبرا حتی پس از نزدیک به شش دهه همچنان محبوب بمانند.
4- گذر از کلاسیک به وینتج: از تاریخ تولید اولین شلبی کبرا نزدیک به شش دهه می گذرد. از این رو این خودرو دگر کلاسیک به حساب نمی آید و با ورود به بازه خودروهای وینتج یا تاریخی، ارزشی به مراتب بالاتر پیدا کرده است.
5- ارزش گذاری مزایده های مشهور: نمونه های فروشی این خودرو ارزشمند از سوی مزایده های مشهور آمریکایی چون بَرِت جکسِن و هِمینگ موتورز بین 1.5 تا بیش از 5 میلیون دلار قیمت گذاری می شوند. خودروهایی که برچسب قیمت میلیون دلاری دارند برای بسیاری از افراد ثروتمند و مشاهیر جلب توجه می کنند.


شلبی های رپلیکا
به دلیل نایاب و گران قیمت بودن کبراهای اورجینال تولیدی شرکت کرول شلبی، بسیاری از شرکت های متخصص در زمینه ساخت و تولید نمونه های مشابه به خودروهای مسابقه ای کم یاب فورد همانند شرکت سوپرفورمنس، اقدام به تولید نمونه های مشابه شلبی کبرا کردند که از این نمونه های کپی شده با نام رپلیکا (Replica) یاد می شود.
رپلیکا شلبی کبرا وابسته به میزان دقت طراحی، حفظ اصالت، نوع پیشرانه و گیربکس، مواد به کار رفته در خودرو و میزان شباهت به نمونه های واقعی قیمت گذاری می شوند. اگرچه این خودروها خود کپی از نمونه های اصلی هستند اما به این معنا نیست که ارزان به دست می آیند.

شلبی کبرا

یک رپلیکا با کیفیت و مشابه به نمونه اصلی که از سوی شرکت های طراح و سازنده مشهور و وابسته به شرکت فورد (مانند سوپرفورمنس) ساخته شده باشد می تواند به سادگی تا چند صد هزار دلار قیمت داشته باشد. اگرچه نمونه های ارزان تر کمتر از 100 هزار دلار را نیز می توان در فضای مجازی پیدا کرد اما به دلیل اختلاف زیاد ظاهری یا فنی با نمونه های اورجینال، این خودروها تنها یادآور یک شلبی کبرا هستند و معمولا از سیستم انتقال نیرو یا قطعات متفرقه برندهای خودروساز دیگر یا پیشرانه های کریت (Crate/پیشرانه های سفارشی) مدل بالا و انژکتوری با گیربکس های اتوماتیک بهره می گیرند که رانندگی روزمره را با آن ها ساده تر می کند. هرچند که یک شلبی کبرا واقعی تنها در نمونه دنده دستی ذات خشن و بی رحم خود را نشان می دهد.

شلبی کبرا در ایران
مدتی است که یک نمونه یک شلبی کبرا رپلیکا به رنگ آبی نفتی مزین به دو استرایپ سفید موازی مسابقه ای با پلاک ملی در خیابان های کشور تردد می کند و هر از گاهی در گردهمایی های برجسته خودروهای آمریکایی پایتخت رخی نشان می دهد. این خودرو بدون شک یک نمونه رپلیکا است اما از آن جایی که نام شرکت سازنده رپلیکا بر بدنه آن حک نمی شود نمی توان گفت که این نمونه رپلیکا را چه شرکتی طراحی و تولید کرده است، سیستم انتقال نیرو آن چیست و چقدر قیمت دارد. اما آنچه از ظاهر آن بر می آید طراحی آن از شلبی کبرا MK III (نسل سوم/1965-1967) الهام گرفته است که زیباترین و قدرتمندترین سری شلبی کبرا به شمار می آید.

شلبی کبرا کلاسیک در تهران

عدد 427 نقش بسته بر گلگیرهای آن نیز نشان می دهد که پیشرانه به کار رفته در این خودرو احتمالا نمونه قدرتمند 7 لیتری 16 سوپاپ V8 فورد است اما برخلاف این نقش و نگار، باید گفت که این رپلیکا احتمالا از پیشرانه هشت سیلندر 5 لیتری از خانواده 302 نیرو می گیرد و قدرت را از طریق یک گیربکس 3 سرعته اتوماتیک از سری گیربکس های فورد سری C6 به چرخ های عقب منتقل می کند.
از آن جایی که این خودرو حتی در نمونه های رپلیکا بسیار گران قیمت به شمار می آیند، این خودرو با توجه به منحصر به فرد بودن در کشور از ارزش بالایی برخوردار است. همچنین این خودرو زیاد در خیابان ها آفتابی نمی شود هرچند که ردگیری چنین جواهر دوست داشتنی کار چندان دشواری نیست.