به گزارش تیترشهر : فاجعهی هستهای چرنوبیل عامل مرگ شماری زیادی از مردم و قرارگیری میلیونها انسان درمعرض تشعشعات خطرناک بوده است. اما این همهی ماجرا نیست و اینجا منطقهای گردشگری است، جاییکه ظاهراً بازدیدکنندگان بهدنبال گرفتن عکسهای سلفی درمقابل ساختمانهای متروکه و عکسهای هنری ترسناک از مخروبههای این منطقه هستند. چرنوبیل در سال ۱۹۸۶ به صحنهی فجیعترین فاجعهی هستهای دنیا تبدیل شد، چراکه انفجار راکتور، آلودگی رادیواکتیوی گستردهای را بهوجود آورد و علاوه بر آسیبهای شدید انسانی و محیط زیستی، تخلیهی کامل این منطقه را نیز بههمراه داشت.
امروزه جمعیت زیادی از گردشگران به شهر متروکهی پریپیات، در نزدیکی نیروگاه هستهای چرنوبیل، میروند تا از شهربازیها، مغازهها، گلخانههای متروکه و سایر بخشهای ترسناک منطقه دیدن کنند، ضمن اینکه نمایشگرهای هشداردهندهی تشعشعات نیز آن را دلهرهآورتر کرده است.
چرنوبیل یکی از معروفترین نمونههای گردشگری سیاه (dark tourism) بهشمار میرود؛ اصطلاحی که برای مناطق مرتبط با مرگ و رنج نظیر ارودگاههای کار اجباری آلمان نازی در اروپا یا موزه و بنای یادبود حادثهی ۱۱ سپتامبر در نیویورک بهکار میرود. کارل وردلر، از سخنرانان ارشد تاریخ در دانشگاه اینهولند هلند، میگوید:
حضور در مناطقی که مردم آن منطقه واقعاً مردهاند، مانند زندگی روی لبهی تیغ است و باعث میشود به مرگ فکر کنید.
بازدید از چنین مناطقی میتواند تجربهای آموزنده باشد و شدت فجایعی که انسان یا طبیعت قادر به انجام آن هستند را به گردشگران نشان دهد؛ اما مسائل اخلاقی و خطرات گردشگری سیاه و همین طور رفتار مناسب در چنین مکانهایی، هر روز در صفحات رسانههای اجتماعی مبهمتر میشود.
از زمانیکه محوطهی اطراف منطقهی ممنوعه در سال ۲۰۱۱ به روی گردشگران باز شد، چرنوبیل و پریپیات جزو مناطق گردشگری سیاه قرار گرفتند؛ اما پس از پخش مجموعهی تلویزیونی کوتاه چرنوبیل، سفر به بخش اوکراینی این منطقه در هفتههای اخیر با رشد درخورتوجهی مواجه شده است. ادگار بویتمانیس از لتونی که اخیراً از این منطقه دیدن کرده است، میگوید:
پس از پخش سریال، من فیلمهای مستند زیادی تماشا کردم تا اطلاعات بیشتری دربارهی فاجعهی چرنوبیل بهدست آورم و متوجه شدم که تورهای بازدید از چرنوبیل فعالیت میکنند و میتوانم از نزدیک آن را ببینم.
چرنوبیل جزو برترین مقاصد گردشگری بهحساب میآید، هرچند تنها منطقهای نیست که در آن فاجعه رخ داده است. بیش از دو میلیون نفر در سال ۲۰۱۸ از اردوگاه کار اجباری بیرکِناوآشویتس در لهستان دیدن کردند که نسبت به سال گذشته، افزایش ۵۰ هزار نفری را نشان میدهد. بااینکه این افزایش کمی محسوب میشود، اما ظاهراً نشاندهندهی یک روند جهانی است. باافزایش گردشگری بینالمللی (۱٫۴ میلیون گردشگر بینالمللی در سال ۲۰۱۸)، علاقه به گردشگری سیاه نیز سیر صعودی پیدا کرده است. فیلیپ استون، مدیر اجرایی مؤسسهی مطالعات گردشگری سیاه در دانشگاه لنکستر انگلیس، میگوید:
در اینجا دو مسئله مطرح میشود: گردشگری سیاه که همواره در حوزههای گوناگون وجود داشته است و همین طور معضل اورتوریسم که جمعیت زیاد گردشگران در مقاصد معروف دنیا هرروز بیشتر میشود و این حرکت جمعی مردم تقریباً شبیه به یک طوفان تمام عیار است. هرچند نمیتوان بهطور دقیق مشخص کرد که آیا گردشگری سیاه در حال رشده بوده یا خیر، چراکه کلاً تعریف این پدیده دشوار است، هرچند علاقهی به این موضوع از نظر علمی و در رسانهها رو به افزایش است.
تعریف گردشگری سیاه
پژوهشگرانی که بهدنبال یافتن دلیل بازدید گردشگران از مکانهای مرتبط با ترور جان اف کندی، رئیسجمهوری آمریکا، بودند، اصطلاح گردشگری سیاه را در دههی ۱۹۹۰ ابداع کردند. گاهی اوقات برای این موضوع از واژهی «thanatourism» نیز استفاده میکنند که از کلمهی یونانی thanatos گرفته شده و بهمعنای گردشگری مرگ یا غم است.
پژوهشگران، اصطلاح گردشگری سیاه را در دههی ۱۹۹۰ ابداع کردند
بااینحال بازدیدکنندگان بسیار پیشتر از دههی ۱۹۹۰ به تماشای مکانهای مخروبه و مرتبط با مرگ میرفتند؛ بهعنوان مثال ویرانههای پمپئی (Pompeii) از شهرهای باستانی رم که در اثر فوران آتشفشان در سال ۷۹ پس از میلاد تخریب شد، از دههی ۱۷۰۰ مورد توجه گردشگران بوده است و همچنان یکی از مقاصد گردشگری پربازدید ایتالیا بهشمار میرود. پیتر هاهنهاوس که تجربهی خود از بازدید مکانهای گردشگری سیاه را در وبسایتش «Dark-Tourism.com» بهاشتراک میگذارد، میگوید:
گردشگری سیاه آنطور که بهنظر میرسد، مقولهی جدیدی نیست.
تونی جانسون، رئیس گردشگری در مؤسسهی فناوری آلتون در ایرلند، میگوید:
انگیزهی بازدید از چنین مکانهایی از فردی به فردی دیگر و از مکانی به مکانی دیگر تفاوت دارد. علت حضور برخی بازدیدکنندگان فقط به این دلیل است که برای تعطیلات به آن منطقه رفتهاند و در نتیجه به بازدید از آنها میروند و برخی دیگر بهدنبال ارضای علایق تاریخی خود هستند. عدهای هم در جستجوی هیجان و سرگرمی دست به این کار میزنند و تعداد معدودی نیز دچار علاقههای بیمارگونه هستند. اما بهطور کلی، اکثر گردشگران رفتار محترمانهای دارند. هدف اغلب بازدیدکنندگان این است که از خشونت و ستمگری یا میراث سیاه یک مکان درس عبرت بگیرند و از آنجا که چنین مناطقی نشاندهندهی اتفاقات اشتباه در گذشته هستند، مردم میتوانند از تکرار آنها در آینده خودداری کنند.
استون، از مؤسسهی پژوهش گردشگری سیاه، پا را فراتر گذاشته است و میگوید:
اصلاً چیزی بهاسم گردشگر سیاه نداریم. افرادی که بهواسطهی تعطیلات یا سفر پژوهشی به این مکانها میروند، لزوماً گردشگر سیاه نیستند و صرفاً به بازدید و یادگیری از اتفاقاتی که در این مکانهای خاص افتاده است، علاقه دارند.
ربکا استورات، مدیر ارتباطات و توسعه در مرکز سفر مسئول (سازمانی پژوهشی در واشنگتن) میگوید:
انگیزه نقش مهمی در گردشگری سیاه دارد. قبل از بازدید از مکانهایی که به مرگ و فاجعه مرتبط هستند، خیلی مهم است که هدف خود از این بازدید را مشخص کنید. آیا هدفتان رسیدن به درک بیشتر و ادای احترام است یا فقط بهدنبال گرفتن سلفی هستید؟
رفتارهای نامناسب
در ماههای اخیر برای تعریف و تعیین رفتار مناسب در چنین محوطههایی، تلاش زیادی شده است. موزهی یادبود آشویتس در ماه مارس، تصاویر بازدیدکنندگانی که روی ریلهای قطار بیرون ارودگاه ایستاده بودند را توییت کرد و نوشت:
به یاد داشته باشید، شما در جایی ایستادهاید که بیش از یک میلیون نفر کشته شدهاند.
در ماه ژوئن، برونو زوپان از کاربران توییتر، چهار عکس از افرادی را به اشتراک گذاشت که ظاهراً برای بازدید از چرنوبیل رفته بودند. یکی از عکسها، زنی را در لباس هزمت (لباس ضدآلودگی) نشان میداد که در حال بازکردن زیپ لباسش بود.
از آن به بعد برخی از افرادی که تصاویر آنها از چرنوبیل منتشر شده است، گفتهاند که اینفلوئنسر (شخص تاثیرگذار در شبکههای مجازی) نبوده یا اصلاً در چرنوبیل حضور نداشتهاند. همین تصاویر وایرالی، بحثهای زیادی بهراه انداخته دربارهی اینکه در محوطههای گردشگری سیاه، گرفتن چه عکسهایی مناسب است. نایجل والش، عکاسی است که چند سال قبل از چرنوبیل بازدید کرده و یکسری عکس از پریپیات نظیر عکسهایی از مدرسهای متروکه گرفته است. او میگوید:
از گرفتن عکسهایی که مردم در آن حضور داشتند، شدیداً اجتناب میکردم؛ زیرا این شیوهی رایج و بهشدت آزاردهندهی عکاسی را نمیپسندم که مردم اغلب در صحنههای سیاه حضور دارند تا علاقهی بشری را هم چاشنی عکس خود کنند.
کایران فاهی، عکاس دیگری است که تصاویر خیرهکنندهاش از محوطههای متروکهی برلین در سال ۲۰۱۷ مورد توجه قرار گرفت، از جمله محلی که برای آزمایشهای نازی روی زندانیان استفاده میشد. او نیز با نظر والش موافق است و میگوید:
فکر میکنم با نشاندادن همان چیزی که پیدا کردهاید، احترام خود را میرسانید. بهنظرم گرفتن عکس فشن در مکانی که نازیها قربانیان خود را شکنجه میکردند، مناسب یا محترمانه نیست. برخی افراد بهطور کلی عکاسی از این اماکن را بیاحترامی قلمداد میکنند، اما گرفتن سلفی واقعاً پسندیده بهنظر نمیرسد.
دارمون ریچر، بهعنوان عکاسی که پژوهش دکترای خود را روی گردشگری سیاه قرار داده است، میگوید:
این رفتار قدری فراتر از خودپسندی است. امروزه نحوهی ارتباطات مردم تغییر کرده است و مردم بیشتر و بیشتر از عناصر بصری برای ارتباط با همسالان خود استفاده میکنند.
استون معتقد است گردشگران مدرن امروزی از طریق عکاسی، مسافرتهای خود را بهصورت مستند درمیآورند، درست مشابه زمانیکه روی یک دیوار یادگاری مینویسند که من اینجا بودم، هرچند حالت خودخواهانهی سلفی هیچ تناسبی با این محوطهها ندارد.
حالت خودخواهانهی سلفی هیچ تناسبی با این محوطهها ندارد
کارشناسان میگویند، این فقط بازدیدکنندگان نیستند که باید مراقب رفتار خود در محوطههای مملو از مصیبت باشند. ولدر از دانشگاه اینهولند خاطرنشان میکند که اکثر جاذبههای گردشگری باید مجهز به پارکینگ، دستشویی و غرفههای فروش غذا باشند. مسئولان باید به عواقب اخلاقی سرگرمکردن بازدیدکنندگان بیندیشند و خط قرمزها را مشخص کنند. ولدر میگوید:
برای من خوردن ناهار در رستورانی در آشویتس اصلاً خوشایند نیست، هرچند که سایر بازدیدکنندگان خیلی با این موضوع مشکل ندارند.
یکی دیگر از موضوعات مهم، گذر زمان است. برای مثال، پمپئی بهعنوان یک محوطهی گردشگری سیاه، از مقبولیت بیشتری برخوردار است؛ زیرا فاجعهی آن به زمانهای خیلی دور برمیگردد. جانسون میگوید:
خاطرات یک مکان مهم هستند. ما در اطراف گلادیاتور بیرون کولوسئوم رم، رفتار خاصی از خود نشان میدهیم و شاید بایستیم و عکسی هم بگیریم. بااینکه همین گلادیاتور در زمان خود شخصیتی بود که برای کشتن وحشیانهی مردم بهکار گرفته میشد، اما باگذشت ۲۰۰۰ سال به خاطرهای دور تبدیل شده است و اکنون پذیرفتهشده بهنظر میرسد.
جالب است بدانید، برخی مناطق تلاش میکنند که برچسب گردشگری سیاه بر آنها نخورد.
برخی مناطق تلاش میکنند که برچسب گردشگری سیاه بر آنها نخورد
در سال ۲۰۱۱ در استان فوکوشیما ژاپن، زلزلهای مرگبار، سونامی ویرانگر و فاجعهی هستهای اتفاق افتاد، اما مقامات با اقدامی آگاهانه مانع از تبلیغ این مکان برای گردشگری فاجعه شدند و درعوض این منطقه را بهعنوان محلی امن و جذاب برای سفر تبلیغ کردند. جون موتو، رئیس بخش گردشگری در انجمن تولیدات محلی و گردشگری استان فوکوشیما میگوید:
تمرکز ما بر گردشگری امید است و میخواهیم بازدیدکنندگان ببینند که فوکوشیما پس از فاجعهی هستهای سرپا شده است و در عین حال، از تاریخ غنی، طبیعت و بسیاری از نقاط دیدنی استان لذت ببرند.
برای برخی، موزهها و بناهای یادبود، تمرکز بر داستان انسانها از یک تراژدی جمعی و محوریت قربانیان در این داستانها، اهمیت دارد. موزهی صلح هیروشیما در ژاپن که مجدداً آغازبهکار کرده، طی دو سال بازسازی گسترده تلاش داشته است تا وسایل شخصی و داستانهای بازماندگان را بیشتر در برابر دید مخاطب قرار دهد. موزه و بنای یادبود ملی ۱۱ سپتامبر، تصاویر قربانیان ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و بمبگذاری مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ را بهنمایش گذاشته است. خاطرات صوتی بستگان قربانیان همراه با وسایل شخصی آنها نیز در این موزه بهچشم میخورد.
برای بسیاری از بازدیدکنندگان آشویتس و سایر اردوگاههای کار اجباری در اروپا، شنیدن داستان مربوط به قربانیان و مشاهدهی متعلقات آنها، تأثیرگذارترین و تحریککنندهترین بخش بازدید بهشمار میرود.
کسب تجربیات جدید
جانسون به بازدیدکنندگان توصیه میکند که قبل از سفر، دربارهی تاریخ منطقهی مربوطه، مردم آن و داستانهایی که مردم دربارهی فاجعه تعریف کردهاند، مطالعه داشته باشند. کارشناسان دیگری نظیر استون معتقدند که نیازی به یک پژوهش جامع و کامل ازسوی بازدیدکنندگان نیست، در همین حد که هنگام حضور در منطقه از اتفاقات رخداده، درس عبرت بگیرند و برای آن منطقه احترام قائل باشند، کفایت میکند.
باوجود بحثهای اخیر، بازدیدکنندگان چرنوبیل ظاهراً به وقایع ترسناکی که در اینجا اتفاق افتاده است و همین طور درسهای عبرت آن توجه میکنند. جو رابینسون یکی از همین افراد بوده است که خطر قرارگیری درمعرض تشعشعات هستهای را بهجان خریده و به بازدید از منطقهی ممنوعه اطراف راکتور هستهای چرنوبیل رفته تا وضعیتی را از نزدیک مشاهده کند که تاحدودی بهخاطر اتخاذ تصمیمات فاجعهآمیز رخ داده است. او میگوید:
دروغگویی، بینتیجه نمیماند. تماشای اخبار این فاجعه هیچ تأثیری روی شما ندارد؛ اما باحضور در چرنوبیل میفهمید که برای لطمهندیدن شهرتشان تا کجا پیش میروند.
سردبیر سایت «Dark-Tourism.com» نیز معتقد است که از این روش برای تعداد زیادی از نقاط گردشگری سیاه نیز استفاده میشود. او میگوید:
چنانچه با محوطههایی نظیر اردوگاههای نازی، کمونیسم و... مواجه شوید که بهشدت تحتتأثیر پروپاگاندا (تبلیغات سیاسی) هستند، میتوانید درک بهتری از پروپاگاندا بهدست آورید و آن را تشخیص دهید که به این ترتیب، در خارج از حوزهی گردشگری نیز میتواند برای شما مفید باشد.
در پایان باید بگوییم که اکثر کارشناسان معتقدند، بازدید محترمانه و مسئولانه عامل مهمی در گردشگری سیاه بهشمار میرود.
منبع : کجارو