به گزارش تیترشهر : ترس از پرواز می تواند دلایل مختلفی نظیر ترس از ارتفاع یا ترس از گیر افتادن در یک مکان تنگ (Claustrophobia) داشته باشد. بسیاری از افراد بدون توجه به آمار امنیت پروازها در مقایسه با سفرهای جاده‌ای، دلهره غیرمنطقی نسبت به سقوط، تصادف یا انفجار هواپیما دارند. بعضی از مسافران نیز از ربوده شدن هواپیما توسط تروریست‌ها یا به خواب رفتن خلبان واهمه دارند. ارین لیزو از جمله مسافرانی است که با این ترس همواره روبه‌رو بوده است. او در مقاله خود می‌نویسد:
سال گذشته من ۳۲ بار پرواز کردم و در تمامی این دفعات با اعلام پیغام «مهمانداران عزیز لطفا روی صندلی‌های خود بنشینید و برای تیک‌اف آماده باشید» توسط خلبان، دستانم عرق کرده و ترس شدید را تجربه کرده‌ام. اگرچه این موضوع چیزی نیست که مردم به‌صورت معمول در مورد آن صحبت کنند، اما از جمله موارد و ترس‌های بسیار معمول در بین مردم است. ۳۰ درصد از مردم در آمریکا هنگام پرواز دچار دلهره می‌شوند و من هم یکی از آنها هستم.
اما این تمام داستان نیست و این ترس همیشه همراه ارین نبوده است. پدر ارین ۲۰ سال خلبان بوده و او عاشق سفر با هواپیما بوده است. آنها تمام دنیا را با خانواده و به‌وسیله هواپیما سفر کرده‌اند و رفتن به سمت پله‌های هواپیما به معنی شروع ماجراجویی جدید بوده است.
اما همه این‌ها بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر تغییر کرد. او با فکر‌هایی که پیش از این به مغزش خطور نکرده بود، دائم در حال اذیت شدن بود. او پیش از این، هرگز به این موضوع فکر نکرده بود که هواپیما‌ها واقعا ممکن است سقوط کنند و بعد از این حادثه به شدت از پرواز با هواپیما می‌ترسید. او روش‌های متفاوتی را در مقابله با این ترس امتحان کرده است، از خوردن نوشیدنی‌ها و تلاش برای کم کردن اضطراب تا کنسل کردن پرواز در صورت شدید بودن ترس، بارانی بودن هوا یا حتی در صورتی که امکان نشستن در کنار پنجره هواپیما وجود نداشت. اما هیچ کدام از این موارد کارساز نبود و نتوانست واقعا کمکی به او بکند.
با آگاه شدن دیگر افراد از فوبیای شما، احتمالا اولین عکس‌العمل آنها گفتن این جمله است که «احتمال تصادف با ماشین و مردن حین این تصادف چندین برابر بیشتر از سقوط هواپیما است». اگر چه این جمله کاملا صحیح است، اما اصلا کمک‌کننده نخواهد بود. بیشتر افرادی که درگیر این فوبیا هستند، به خوبی از این مساله آگاه‌اند که تر‌س‌شان منطقی نیست. فوبیا همواره بدترین حالت ممکن در شرایطی با کمترین شانس اتفاق افتادن را در نظر می‌گیرد و روی آن تمرکز می‌کند. در این شرایط ترس به حدی شدید می‌شود که کنترل آن به حدی دشوار می‌شود که نمی‌توان از أن رهایی پیدا کرد و بیخیال آن شد.
برای سفر کردن انتخاب‌های متفاوتی وجود دارد، اما هنگامی که عاشق سفر و کشف قسمت‌های هرچه بیشتر مناطق دنیا باشید، نمی‌توانید از پرواز با هواپیما دوری کنید. چراکه رانندگی در مسیر‌‌های طولانی، می‌تواند کاملا غیرمنطقی باشد.
پس با این پیش‌فرض که غالب شدن بر ترس از پرواز واقعا کار دشواری است، به استراتژی‌هایی که در ادامه گفته می‌شود و ممکن است کمک کننده باشد توجه کنید. این روش‌ها به ارین کمک کرده‌اند تا هنگامی که مجبور است از پرواز برای سفر استفاده کند، حداقل سفر راحت‌تری را تجربه کند.
چرا به نظر می‌رسد که موتور پرصداترین قسمت هواپیما در ابتدای پرواز است؟ صدای «دینگ» که چند دقیقه بعد از تیک‌آف می‌شنوید چیست؟ آیا ممکن است که تنش‌ها و تکان خوردن‌ها در آسمان موجب شود تا هواپیما سقوط کند؟ پرواز بالای اقیانوس خیلی از پرواز بر فراز زمین خطرناک‌تر است ؟
یافتن پاسخ این پرسش‌ها می‌تواند پرواز و جنبه‌های مختلف آن را برایتان شفاف‌تر و ساده‌تر کند و ترس‌تان را کاهش دهد. در پرواز بعدی‌تان لیستی از تک تک چیز‌هایی که باعث می‌شود مضطرب شوید، درست کنید و سپس برای یافتن پاسخ‌هایتان به جست‌و‌جو و تحقیق بپردازید.
پدر ارین که خلبان با تجربه‌ای است این تنش‌ها و تکان‌های حین پرواز را به رانندگی در جاده‌ای پر از چاله تشبیه می‌کند. به یاد آوردن این تشابه کمک کرده است تا میزان ترس و دلهره ارین در سفرهای پر از تلاطم به میزان زیادی کاهش یابد. اطلاع داشتن از مکانیک پرواز می‌تواند به شما کمک کند تا به این اطمینان برسید که با ماشین مطمئنی در حال سفر کردن هستید و ترس‌تان را به میزان زیادی کاهش دهد.
هواپیمایی بریتیش ایرویز (British Airways) کلاسی تحت عنوان «پرواز با اعتماد به نفس» را به مسافران پیشنهاد می‌کند که می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. البته شما به شرکت در تمامی مدت زمان این دوره نیاز ندارید و خواندن متن و محتویات کلاس‌ها هم مفید است. در این کلاس‌ها منشا و دلیل تمامی صدا‌هایی که می‌شنوید را توضیح می‌دهد و این امکان را به وجود می‌آورد تا حرف‌ها و راهنمایی‌های افرادی را که در عین ترس از پرواز، انتخاب کرده‌اند تا پرواز کنند را بشنوید.
ارین جزو افرادی است که در کنار پنجره راحتی بیشتری احساس می‌کند و آرامش دارد. او با اطلاع از اینکه بیرون از هواپیما چه خبر است و چه اتفاقی در حال رخ دادن است، بیشترین آرامش را به دست می‌آورد. این در حالی است که ممکن است شما جزو افرادی باشید که در راهرو بیشترین احساس آرامش را داشته باشید. برخی افراد تنها می‌خواهند که بدن‌شان را کش دهند و جوری برخورد کنند که در هواپیما نیستند.
مگر در حالتی که در وضعیت مناسبی باشید و بخواهید هزینه بیشتری برای خرید بلیط بکنید نمی‌توانید جای صندلی خود را انتخاب کنید و صندلی شما معمولا به‌صورت اتفاقی انتخاب می‌شود. ارین همیشه با رسیدن به گیت ورودی از مهمانداران تقاضا می‌کند تا در صورت امکان صندلی در قسمت جلوی هواپیما و در کنار پنجره در اختیار او قرار دهند و جای او را تغییر دهند. اما چرا قسمت جلویی هواپیما؟ دلیل این موضوع تنها این است که در یکی از سریال‌های محبوب ارین، یعنی سریال گمشده (lost) فارغ از پایان داستان، مسافران قسمت جلویی هواپیما در سریال نجات یافته‌اند. به نظر غیرمنطقی و دیوانه‌وار می‌آید، اما باید همیشه به یاد داشته باشید که این یک فوبیای منطقی نیست. در پایان روز قرار نیست که شما دلایل خودتان را به کسی توضیح دهید و منطقی جلوه کنید و تنها نکته مهم این است که شما کاری را انجام دهید که بیشترین میزان آرامش را برایتان به همراه داشته باشد.
به همراه داشتن وسایلی که بتواند آرامش‌بخش باشد، می‌تواند بسیار به کنار آمدن با ترس کارساز باشد. ارین کیفی شامل ماسک چشم، تلبت، لوسیون دست، روسری یا شال گرم که بتواند به عنوان پتو گرم‌کننده باشد و لپ‌تاپ را مثال می‌زند که همیشه آن را به همراه خود دارد.
ارین در خاطره‌ای از سفر‌هایش می‌گوید:
در یکی از سفر‌ها در حالیکه به سختی دسته صندلی را گرفته بودم و فشار می‌دادم، یکی از دوستان با دیدن این صحنه جمله‌ای گفت که با وجود سخت‌گیرانه بودن توانست کمک زیادی به من بکند. او گفت «شرکت‌های هواپیمایی تجارتی چندین میلیارد دلاری را می‌چرخانند و ما سوار بر ماشین چندین میلیونی هستیم و آنها روی جان تو ریسک نمی‌کنند. به هزینه‌اش نمی‌ارزد».
اینکه بدانید دیگر افراد هم از پرواز می‌ترسند و شما تنها شخص با این فوبیا نیستید، می‌تواند دلگرم‌کننده باشد و به شما کمک کند. می‌توانید فوبیای خود را با یکدیگر مقایسه کنید و حتی به روش‌ها و سنت‌هایی که برای کم کردن ترس خود و پرت شدن حواس‌تان از پرواز استفاده می‌کنید، با یکدیگر صحبت کنید و به آنها بخندید. ممکن است کاملا شگفت‌زده شوید وقتی متوجه شوید که فوبیا‌های شما کاملا با شخص دیگری مشابه است. یا حتی ممکن است با به زبان آوردن جمله «من از دیدن چراغ مربوط به نیاز به بسته شدن کمربند صندلی‌ها متنفرم» با صدای بلند، ترس و دلهره‌تان از بین برود و آرامش بیشتری پیدا کنید.
برای اینکه بتوانید پرواز با هواپیما را مثل کارهای روزانه‌تان معمولی و طبیعی انجام دهید، داشتن برنامه می‌تواند کمک‌کننده باشد. داشتن برنامه کمک می‌کند تا حس کنترل داشتن بر اتفاقات را داشته باشید و همچنین کمک می‌کند تا زمان را در تکه‌های قابل کنترل، مدیریت کنید و گذشت زمان راحت‌تر برایتان اتفاق بیفتد. این ممکن است به معنی کمی هزینه بیشتر روی چند مجله، دیدن یک فیلم افتضاح که هیچ وقت به دیدن آن اقرار نکنید، یا درست کردن پلی‌لیستی از آهنگ‌ها که بتواند کمک کند آرام باقی بمانید، باشد.
ارین عادت‌ها و سری کارهای مخصوص به خودش را برنامه‌ریزی کرده است. برای او به زمین نشستن هواپیما درست مانند جشن زنده ماندن است و این پیغام را می‌رساند که همگی به سلامت به مقصد رسیده‌اند و تحمل مدت زمان کوتاه همراه با اضطراب مطمئنا ارزشش را داشته است. او همواره با شنیدن صدای خلبان و اعلام خوش‌‌آمدگویی حسی سرشار از هیجان و حس شروع چیزی جدید را پیدا می‌کند.
در نهایت هدف از سفر کسب همین تجربه‌های جدید و احساسات متفاوت و قوی‌تر کردن شخصیت‌مان است، نه؟
منبع : کجارو
