به گزارش تیترشهر: صبح امروز خبر دستبرد به بانک ملی در محله پاسگاه
نعمت آباد به کلانتری 154 شهرک ولیعصر اعلام شد و ماموران خیلی زود خود را
به محل سرقت رساندند. ماموران پس از ورود به بانک با سارقی حدودا 50 ساله
رو به رو شدند که توسط مردم و کارمندان بانک دستگیر و مورد ضرب و شتم قرار
گرفته بود.
این سارق که حدودا 70 میلیون تومان سرقت کرده بود زمانی که قصد بیرون
رفتن از بانک را داشت با قفلی که خود او به در بانک زده بود، تا با خیال
راحت کارش را انجام بدهد، به مشکل می خورد و در آن زمان کارمندان بانک سارق
مسلح را دستگیر می کنند.
پس از انتقال سارق مسلح به کلانتری وی در اعترافاتش گفت: 60 میلیون
تومان بدهکار بودم و نمی دانستم این پول را چطور جور کنم تا اینکه سه روز
قبل فکر دستبرد به بانک به ذهنم رسید. روز گذشته رفتم بانک و آنجا بررسی
کردم. من راننده کامیون هستم و برای همین یک کلت کمری از 10 سال پیش دارم.
امروز صبح کلتم را برداشتم و برای سرقت به بانک ملی در محدوده پاسگاه نعمت
آباد رفتم. زمانی که وارد شدم یک تیری هوایی شلیک کردم و بعد در بانک را
قفل زدم. با تهدید های من کارمند بانک گاوصندق را باز کرد و هرچی پول داشت
را داخل ساکی که به همراه برده بودم گذاشتم. خیلی زود به قصد فرار بام را
ترک کردم اما
هنگامی که خواستم در بانک را که خودم قفل زده بودم را باز کنم، قفل
اذیت کرد و باز نشد در آن زمان یک دفعه یکی از کارمندان بانک به من حمله
کرد و بعد چندنفر دیگر هم به کمک او آمدند.
سرهنگ منصور حمیدوند سرکلانتر پنجم پلیس پیشگیری پایتخت در خصوص این
پرونده گفت: صبح امروز از بانک پارسیان با کلانتری تماس گرفته شد و از صدای
شلیک گلوله از بانک ملی که در همسایگی شان است خبر داد. ماموران کلانتری
در عرض سه دقیقه خود را به محل سرقت رساندند و سارق مسلح را دستگیر و به
کلانتری منتقل کردند.
وی افزود: این سارق که بدون هیچ سابقه کیفری دست به این سرقت زده است
و در حین سرقت چهره خود را پوشانده بود و با تهدید سکلت و شلیک هوایی مبلغ
70 میلیون تومان از بانک ملی شعبه پاسگاه نعمت آباد سرقت کرد. وی قصد این
را داشت تا خود را به موتورسیکلت خود که بیرون از بانک پارک شده بود برساند
که توسط کارمندان بانک دستگیر شد.
سرهنگ حمیدونددر آخر خاطرنشان کرد: متاسفانه این بانک نگهبان نداشت و
من از بانک هایی که نگهبان ندارند می خواهم که پیشگیری های امنیتی خود را
انجام دهند تا شاهد چنین اتفاق هایی نباشیم.
گفتگو با متهم
خودت را معرفی من؟
ریا، 51 سال سن دارم.
برای چه دستگیر شدی؟
سرقت از بانک ملی.
چرا؟
بدهکار بودم یا باید میمردم و یا چک هایم را پاس می کردم.
چقدر بدهکار هستی؟
60 میلیون تومان.
چرا؟
خونه ساختم و بدهکار شدم نمی دانستم چه باید کار کنم، مجبور شدم این کار را انجام بدهم.
کلت کمری را از کجا آوردی؟
راننده بیابان هستم از 10 سال پیش در زاهدان خریدم.
همدست نداری؟
خبر.
ماجرای سرقتت را توضیح بده؟
بدهکارهایم آنقدر زنگ می زنن دیگر خسته شدم. سه ماه است می خواهم وام
بگیرم اما بانک هزار تا بهونه میارد تا وام ندهد. بلاخره سه روز پیش تصمیم
سرقت از بانک را گرفتم. روز قبل بانک را بررسی کردم و امروز صبح بدون
اینکه به خانواده ام بگویم از بانک سرقت کردم اما زمانی که می خواستم از
بانک خارج شوم کارمندان بانک دستگیرم کردند.
اگر به من هم وام ندادند بروم دزدی؟
برای چه همچین قانون هایی می ذارند که من نتوانم وام بگیرم برای همین مجبور شوم برم دزدی.
به کسی شلیک کردی؟
نه .
ازداوج کردی؟
بله، خیلی سال است و دو پسر 21 ساله و 25 ساله دارم.
آنها سرکار می روند؟
یکی شان سرباز است و یکی دیگرشان سرکار می رود.
سابقه داری؟
اصلا.
خانواده ات می دانند دستگیر شدی؟
نه.
حرفی داری؟
نه.