نمایش آثار این هنرمند تا ۲۹ ژانویه ۲۰۲۰ (۹ بهمن ماه ۱۳۹۸) همه روزه بجز یکشنبه از ساعت ۱۱ الی ۱۸ ادامه خواهد داشت.
نقدی بر آثار پروین حسینزاده تبریزی به قلم جاوید رمضانی:
میانماندن در اکنون
عنصر شاعرانگی در ذات خود، تمدّنساز است. این رفتارِ ذهن انسانی، براساس ادراک تجریدی و مثالی از هستی در جوامع شرقی دارای سبقه و تداومی است، که نظام نشانهای زبان و تصویر را غنا میبخشد.
ادبیات، بهعنوان تجریدیترین فرم نشانه که بازتاب مادی گستردهای داشته و وابستگی غیرقابل اغماضی دارد، راهگشای هویتجویی برای بسیاری از هنرمندان است که درگیر تحول فرهنگ مدرن و پسامدرنشده و در پی آشتیجویی با گفتمان هنر معاصر جهانند .
آثار پروین حسینزاده تبریزی در این مسیر، دارای سیر تکاملی قابل تأمل و تحسینبرانگیزی است. تلاش بیوقفهی حسینزاده تبریزی در مقام هنرمندی که به لحاظ فنی دارای تکنیک منسجم و به لحاظ هستیشناسی در تکاپوست، نیازمند بازخوانی است. گویا نقاش امروزه با عبور از تمام بازنماییهای خود در میان جهان مثالی هنر ایرانی و نظام اومانیستی هنر دیگری، به خودباوری دستیافته و این عناصر نامتجانس را در زیست فرهنگی خود تقلیل داده؛ و توانسته زبانی فردی را به منصهی ظهور برساند و عقود فکری خود را ثبات بخشد.
در نخستین مجموعههای بهنمایشدرآمده، هنرمند با اغراق در فضای طبیعت گل و مرغهای مینیاتوری ظریفِ نسخههای مصور کهن، بهروایتی تازه از همنشینی خط و رنگ در گسترهی بوم و نوآوری در سنت نقاشی دست یازیده است؛ و همین امر او را از خیل نقاشان هویتجوی همعصرش جدا میسازد. آثار حسینزاده تبریزی، بهنوعی بازخوانیِ تصویریِ نگارگری ایرانی، در روایتی منحصربهفرد محسوب میشوند؛ روایتی تازه از همنشینی و ترکیب نظام تصویریِ غربی و نقوش سنّتی در گسترهی بوم، که جلوهای دیگر از سنّت نقاشی ایرانی در بستر هنر معاصر را به نمایش میگذارند. در این دوره، مرکزیت آثار به لحن سنّتی تعلق داشته و فضای بکگراند در تسخیر نظام تصویری غربی است. ادغام این دو مسیر، توسط بافت احاطهیافته در کل تابلو شکل گرفته که در تمامی آثار، به کیفیتِ مورد نظر نقاش نرسیدهاند؛ اما شاعرانگی طنزآلود این مجموعه و حیرانی عناصر سنّتی در میان جهان تصویریِ پُرتنشِ خود، متنیتی رها از قیود صلب نقاشی دارد؛ و در ذات خود میانماندگی را با زیبایی بیان میکند.
عمدهی آثار متأخر هنرمند، دربارهی درهمتنیدگی بافتار نقاشی با بافتِ واقعی اکنونیت معاصر است؛ رابطهای که اسطورههای ادبی و فرم انسانی را طوری کنار هم ترکیب میکند که از دل آن روایتی تازه متولد میشود؛ روایتی که روند درهمتنیدهشدن و در عینحال گسترش صفحات متشکل نگارگری گذشته را ترسیم میکند. نوازندگان، عشاق و اسبهای در حال چوگانبازی مانند آثار سلطان محمد و رضا عباسی و بزرگان تصویرساز آثار ادبی دیده میشوند؛ با این تفاوت که تصاویر از بند ارکانِ ادبی و صنایع عروض و قافیه رها گردیدهاند. این مجموعه، به لحاظ تصویری، دغدغهی محوشدن در زمان حال را دارد. ظرافت خطوط به همراه رنگهایی الوان و فسفرسان، در فضاسازی منسجم، استحکام بهخصوصی را نوید میدهد.
علاقهی حسینزاده تبریزی به بازنمایی نقاشی معاصر و ترکیب آن با جهان خیالانگیز نگارگری، باعث شده تا در این گروه از آثارش، او مخاطب را در میان دو جهان ادبیات تصویری سنّتی و رمانتیسیسم در نوسان نگه دارد؛ درعینحال تحت تأثیر نقاشانِ پیش از خود و همنسلش در نقاشی صور تجریدی را در سبک بیانگرا و نمادین خاص خود ارائه کرده است. تسلط حسینزاده تبریزی به استفاده از رنگهای پرمایه و بهخصوص ماده رنگ اکریلیک و کنترل آن بر گسترهی بوم، چشم و روح بیینده را به کشف سطوح دارای نور درونی در میان انبوه اندامها فرامیخواند. او قصهگوی امروز و زمان بیانتها و رمزآلود است؛ که از میان فشردگی سطوح رنگارنگ، با رازورزی شاعرانه، به کندوکاو در زیبایی و قدرت دنیای سنّت پرداخته است.
اینگونه است که مخاطب در لحظهی مواجهه با آثار او، ناخودآگاه هویت چهلتکه را بهخاطر میآورد؛ و وارد جهانی شگفتانگیز از حقایق تجربهی زیستهی نقاش میگردد؛ که در آن، هدف خیزش خیال است؛ و رهیدن از رنج چندپارگی امروزمان.