به گزارش تیترشهر : دنیای کامپیوترها واقعا دنیای عجیبی است. اما علیرغم تمام نوآوریها و تغییرات به وجود آمده، حقیقت این است که بسیاری از سختافزارها هنوز از پایه ساختاری اولیه خود فاصله چندان زیادی نگرفتهاند. تعلل برخی شرکتها در نوآوری و فشار مصرف کنندگانی که علاقهای به تغییر و رشد ندارند باعث شده است تکنولوژی در برهههای زمانی مختلف از حرکت باز ایستد.
متاسفانه اینتل دچار چنین مشکلی شده است. این شرکت که سابقه طولانی در تولید سختافزار بیس کامپیوتری دارد، اکنون دچار روزمرگی شده است. به این معنی که بردهای سختافزاری و پردازندههای این شرکت مدتها است دیگر سمت پردازشات سنگین گرافیکی اینتلی گرایش داده نمیشوند ضمن اینکه مدت زیادی است گذشته از وقتی که یک جهش در قدرت پردازندههای این شرکت دیده شده.
اینتل به عنوان پردازنده ضعیفتر و به جهت بهینگی مصرف انرژی استفاده میشود و پردازنده گرافیکی معمولا از شرکتی دیگر تهیه میشود. بردهای اینتلی هنوز ابعاد بزرگی دارند و از کوچک شدن و بهینه شدن شکل دستگاه جلوگیری میکنند. قدرت پردازشی پردازندهها هم با روند بسیار کند و هزینه بری پیش میرود.
البته هنوز هم نکات مثبتی در بردهای اینتل وجود دارد که بردهای کوالکام آنها را ندارند. در ادامه مطلب به توصیف آنها خواهیم پرداخت.
شایعات در مورد یک سرفس با پردازنده ARM طرفداران را هم هیجان زده و دو دله کرده است. این نخستین خودنمایی مایکروسافت با ARM نیست، حتی اولین کامپیوتر سرفیس مبتنی بر ARM هم نیست. در تقریبا همه موارد از اولین Surface، ویندوز در ARM ناامید کننده بوده است.
تقریبا به نظر میرسد که خدایان سرزمین کامپیوتر به مایکروسافت یک پیام نه چندان ظریف میدادند که با اینتل کار کند و نه با ARM یا به طور کلی با معماری x86/x64 کار کند. این ممکن است راه آسان برای حل مسائل باشد، اما طولانی نخواهد بود. چه بهتر و چه بدتر، و باید گفت اینتل قطعا آن را دوست ندارد، اما مایکروسافت نیاز به جا به جا کردن کوه دارد تا بتواند ویندوز با هماهنگی کامل روی ARM را ایجاد کند زیرا آینده آن در نزد ARM امیدوار کنندهتر از یک پلتفرم سختافزاری است که سن و محدودیتهای خود را به روشنی نشان میدهد.
یک گذشته دردناک
مایکروسافت سابقهای نسبتا رنگارنگ با پلتفرم ARM داشته و این از دید مهربانانه است. پس از دوره Windows CE، دستگاههای ARM خیلی شانس نداشتند، یعنی گوشیهای نوکیا / لومیا مبتنی بر Android ، یا به عنوان نمونه بهتر اشاره میکنیم به تبلتهای 2 در 1 مبتنی بر ARM (ظاهرا نویسنده اطلاعات نادرستی در این زمینه دریافت نموده است. به این جهت از شما خواننده عزیز پوزش میطلبم). این امر شامل اولین Surface با ویندوز RT و اخیرا ویندوز در Snapdragon از HP و ASUS میشود.
مشکل مایکروسافت در ویندوز در ARM همیشه دو رو داشته است. از یک طرف، عملکرد ویندوز بر روی یک پلتفرمی که برای کار کردن روی آن ساخته نشده است. به عبارت دیگر، در مقایسه با وعدههای تحرک و طول عمری که مایکروسافت و حتی کوالکام به آنها اشاره داشتند، ناامید کننده بود.
طرف دیگر سکه نرمافزاری است که روی این دستگاهها اجرا میشد. جهان ویندوز همیشه x86 بوده و برای نرمافزارهایی هم که روی آن اجرا میشدند همیشه همین بوده است. حرکت به سمت ARM به معنای ترک دلایلی است که افراد به خاطرشان از ویندوز استفاده میکنند. یا تلاش برای اینکه از آنها در یک پلتفرم بیگانه پشتیبانی کنند. هیچ سناریویی خوب نشد.
همیشه روشن، همیشه متصل، همیشه همهجا
اگر چنین است که دردسر برای دریافت ویندوز و نرمافزار ویندوز در حال اجرا بر روی ARM به طور قابل توجهی سخت است، چرا مایکروسافت باید این مقدار زحمت و سختی به خود بدهد؟ اشتباه نکنید، معماری x86 احتمالا هرگز در یک مدت طولانی ناپدید نخواهد شد، اما در چند سال آینده، دستگاههای مبتنی بر ARM در بازار رایانش غالب خواهند شد. با توجه به اینکه چگونه گوشیهای هوشمند بیش از رایانههای شخصی، هر دو دسکتاپ و لپ تاپ هستند، در حال حاضر این مورد حقیقی است.
نقاط قوت پردازندههای ARM بارها و بارها تکرار شدهاند. بازده قدرت آنها اجازه میدهد دستگاهها همیشه در حالت روشن باشند یا حداقل بسیار سریع از خواب بیدار شوند. آنها همچنین میتوانند مدت زمان بیشتری به اینترنت متصل شوند، مخصوصا زمانی که LTE فعال است. و به دلیل اندازه و خروجی حرارتی، میتوان آنها را درون فرمهای بسیار قابل حمل موبایلی مانند تلفن و تبلت قرار داد.
البته، اینتل و AMD وقتی که پای قدرت خام در میان باشد، مزیت دارند، مخصوصا زمانی که با پردازندههای گرافیکی که به طور خاص برای رایانههای x86 طراحی شدهاند، مرتبط هستند. اما موارد استفاده که در آن چنین قدرتی مورد نیاز است، در حال افزایش در موارد خاص و کاهش در موارد عمومی است.
هرچند که هر کس آرزو میکند که بتواند معادل یک سوپر کامپیوتر را با خود در همه جا حمل کند، متأسفانه قوانین فیزیک و مور، محدودیتی را برای میزان سختافزاری که شما در واقع میتوانید در یک قطعه کوچک از سیلیکون قرار دهید نشان میدهند. برای اکثر نیازهای کامپیوتری، قدرت در اکثر گوشیهای پیشرفته، بیش از اندازه کافی است.
این یک دنیای موبایلی متصل است
مورد استفاده عمومی برای اکثر رایانههای شخصی این روزها، هر دو دسکتاپ و لپ تاپ، اغلب در اطراف وب و برنامههای کاربردی (اپلیکیشن) است. اما بیشتر از ابزارهایی که استفاده میشوند، آنچه که در حال تغییر است، ماهیت کار ما و مکانهای آن است. حتی کار دفتری رایج مستلزم اینترنت است، اما اغلب پردازشگر یا حافظه آنقدر زیادی نیاز ندارند. بعضی از دفاتر حتی از شیوه زندگی/کاری از راه دور و موبایلی استفاده میکنند.
اما حتی در مواردی که رایانه فقط بر روی یک میز نشسته است، رایانه مبتنی بر ARM ممکن است مزایای بیشتری نسبت به رایانههای معمولی داشته باشد. این باعث میشود که قدرت را ناگهانی و یک جا مصرف نکنید، فقط از آنچه مورد نیاز است استفاده کنید. برای اساسیترین محاسبات کامپیوترهای مبتنی بر ARM حتی ارزانتر از همتایان اینتل میباشند.
ما در یک دنیای به طور فزاینده متصل زندگی میکنیم که در آن ارتباط و گاهی تحرک در کار انجام شده ضروری است. ARM در هر دو مورد فوق العاده است و حتی توانایی پردازش را برای رقابت با رایانههای دو سال پیش فراهم میکند. و برای کسانی که نیاز به قدرت بیشتری برای بازی با اعداد، بازی، رندر و دیگر موارد دارند، امثال Intel و AMD با خوشحالی به آنها میپردازند.
نسل جدید محاسبات
“شما هرگز نمیتوانید کار واقعی روی تبلت انجام دهید” عبارتی بود که اغلب در دوره اولین خریداران iPad Pro گفته میشد. این کاربران و اپل به آنها اشتباهشان را ثابت کردهاند و امروز اردوگاه اپل با هیجان در انتظار ورود iPadOS است. شما میتوانید کار را روی تبلتها و حتی تلفنها انجام دهید.این واقعا فقط به نرمافزار بر میگردد که شما کار خود را انجام دهید.
انتقاد نسبت به انجام کار بر روی کامپیوترهای موبایلی عمدتا در مورد عدم وجود نرمافزار آشنا روی پلتفرم است. در بعضی موارد، جایگزینها ظاهر شدهاند، اما هنوز صدها نرمافزار دیگر روی iOS و Android وجود ندارند. و این جایی است که ویندوز در ARM میتواند وارد شود.
تصور کنید قادر به انجام تقریبا همه چیزهای روی دسکتاپ و یا لپ تاپ بر روی چیزی به نازکی و قابل حمل بودن iPad Pro باشید. Surface Pro به این رویا نزدیکترین است اما هنوز هم نه توسط پورتها بلکه به علت الزامات و عواقب پردازندههای x86 عقب مانده است. هیچ سرفسی نمیتواند یک آی پد یا حتی یک گوشی هوشمند را در عمر باتری پشت سر بگذارد، به خصوص اگر همیشه سعی میکنید در ارتباط با جهان بیرون باشید.
هنوز اول راه است
این یک راه آسان برای رسیدن به نقطه ایدهآل نیست، همانطور که مایکروسافت خودش برای هر شنوندهای میگوید. اما این یک سفر است که باید انجام دهد، اگر ویندوز بخواهد با نسل بعدی کاربران کامپیوتر ارتباط برقرار کند که به میز و یا اتصالات اترنت (Ethernet) وابسته نیستند.
هنوز هم در زمینه ساخت نرمافزاری که روی این سخت افزار سریع و نرم کار کند، کارهای زیادی باید انجام شوند. Snapdragon 8cx به نظر میرسد امیدوار کننده است، اما معیارها در هنگام اجرای صحنههای واقعی، کل داستان را نمیگویند. همچنین پشتیبانی از برنامههای x86 در ARM مطرح است.در هر صورت مایکروسافت یا راهی برای پشتیبانی نرمافزارهای قدیمی روی این پلتفرم پیدا میکند و یا حتی بهتر، برنامه نویسان را مجاب به ساختن نرمافزار برای آن میکند.
هرچند این یک مشکل مرغ و تخممرغ است و مایکروسافت باید تعهد بیشتری نسبت به تعهدش به UWP داشته باشد. پاداش بالقوه، با این حال این است که، میتواند مایکروسافت را به روی نقشه بازگرداند و دلایل کاربران را برای خواستن یک iPad یا حتی یک Chromebook کاهش دهد.
اینجا نقطه عطفی برای مایکروسافت است. چراکه میتواند از آن برای بازگشت به بازار مشتریان عادی استفاده کند. پردازندههای ARM کوچکاند، حرارت کمتری ایجاد میکنند، همیشه در دسترس و روشن هستند و به نظر میرسد به سرعت به قدرت پردازشی اینتل نزدیک میشوند. عملا با پشتیبانی از نرمافزارهای x86 نیاز به وجود اینتل از بین میرود.
پس پیشنهاد ما برای لپتاپ بعدی شما قطعا گزینه ARM است. اگر شرکتهای AMD و Nvidia پردازندههای گرافیکی را وارد لپتاپهای ARM کنند حتی برای پردازشات سنگین هم نیازی به اینتل نخواهد بود. ARM گزینههای فراوانی را جلو پای شما میگذارد اما اینتل به مرور زمان تبدیل به یک بنبست میشود.
اما آیا واقعا ARM میتواند جایگزین اینتل شود؟ شما چه فکر میکنید؟
منبع : وینفون