به گزارش تیتر شهر؛ رضا سلیمان نوری با بیان این مطلب در دومین نشست از سلسله نشستهای آشنایی با منابع مکتوب حوزه خراسانشناسی که اختصاص به بررسی کتاب خاطرات شفاهی باقی مانده از دکتر مرتضی شیخ با عنوان«فریاد در تاکستان» داشت، افزود: نقل خاطرات در سبک تاریخ شفاهی با نگاه داستانی است یعنی دیگر نگاه تنها علمی و خشک وجود ندارد و همین نوع روایت است که مخاطب عام را جذب میکند.
وی افزود: کتاب خاطرات زندگی دکتر شیخ با عنوان «فریاد در تاکستان» که در این نوع تنظیم و نگارش شده نگاهی به زندگی دکتری است که برای متولدان دهه های30و 40و 50 مشهد بسیار محبوب بوده و آنقدر این افراد از خاطرات زندگی دکتر گفته اند که متولدان دهه 60 و 70 نیز با وی آشنا هستند و به عبارت بهتر بیشتر مشهدیها با شخصیت او آشنایی دارند.
سلیمان نوری ادامه داد: شخصیتهای مشابه دکتر شیخ زیاد داریم مانند مرحوم نخودکی، حاج علی عطار، علامه حافظیان و یا آقای شاه که نامشان برای مردم مشهد بسیار آشناست. اسامی که در ذهن مردم مانده و شاخ و برگ پیدا کرده است. با پرداختن به این افراد و شناساندنشان میتوانیم یک سری فرهنگها را در بین مردم جا بیندازیم. در حقیقت اصل استفاده از تکنیک تاریخ شفاهی برای ایجاد آثار مکتوب حفظ همین ارزش ها و فرهنگهای در آستانه نابودی است.
رئیس هیات مدیره انجمن توسعه گردشگری چهارباغ در ادامه گریز هم به کتاب خاطرات شفاهی دکتر شیخ زد و گفت: نویسنده کتاب فریاد در تاکستان با جمعآوری خاطرات افرادی که با دکتر ارتباط داشتهاند و نقل روایتهای آنها به صورت داستانی باعث شده تا این خاطرات به صورت واقعی و در تطابق با زندگی دکتر و جدا از غلو و شاخ و برگ اضافی حفظ شود.
این خراسان پژوه عنوان کرد: نوع روایتهای این کتاب توانسته مخاطب عام را با کتاب آشتی دهد. البته عنوان کتاب نیز برای خوانندگان محل سئوال است چون در عنوان این کتاب «تاکستان» نقل شده که ذهن افراد را به شهر زنجان میبرد در صورتی که در گذشته بسیاری از مناطقی که اکنون در شهر مشهد قرار دارد چون بلوار شهید کریمی و عبدالمطلب و ابوطالب میمستان یا باغات انگور بوده است. چیزی که نسل جدید کمتر میدانند.
حفظ چهرههای مشهدی با تاریخ شفاهی
محمد خسرویراد، نویسنده کتاب فریاد در تاکستان نیز در ادامه این نشست اظهار کرد: من از خدود سال 1371تا 1389 ساکن تهران بودم. زمانی که بعد از گذشت نزدیک 20 سال به مشهد بازگشتم احساس کردم که نه تنها مشهد را نمی شناسم بلکه بسیاری از آدمهای مهم این شهر کم من می شناختم فراموش شده و یا در حال فراموش شدن هستند بنابراین تصمیم گرفتم با فهرست کردن برخی چهرههای شاخص مانند دکتر شیخ، عابدزاده، اخوان و ... کتابی در مورد آنها بنویسم. چون به نظرم حیف بود که چهرههای مشهدی در طول زمان از یاد بروند، بنابراین رو به جمعآوری مطالب مرتبط با این افراد با استفاده از تکنیک تاریخ شفاهی کردم.
وی با اشاره به اینکه کمتر کسی است که نام دکتر شیخ پزشک حاذق مشهدی را نشنیده باشد، گفت: از زمان چاپ اول کتاب فریاد در تاکستان در سال 95 تاکنون تنها در شهر مشهد این کتاب دو بار چاپ شده است و هماکنون به دنبال چاپ سوم آن هستیم، البته هنوز کتاب در سطح کشور توزیع نشده اما بخشی از اینکه تنها در شهر مشهد 9 هزار جلد از کتاب فروخته شده به شخصیت دکتر شیخ برمیگردد و بخش دیگر آن به جذابیت و کششی که در خواننده ایجاد میکند.
خسروی راد افزود: متاسفانه برخی نویسندگان در کتابهای تاریخ شفاهی به ویژه با موضوع دفاع مقدس اصرار دارند تا یک فرغون اطلاعات را در کتاب بریزند. این ارائه اطلاعات زیاد باعث عدم انسجام کتاب می شود و به همین دلیل کتاب مورد استقبال واقعی مردم قرار نمی گیرد. متاسفانه هرچه در این حوزه گفته شدو می شود که اینگونه روایات مورد پسند مخاطب عام قرار نمیگیرد توجهی به آن نشده و حاصل آن کتابهایی است که در انبار یا کتابخانه ها خاک می خورند. این موضوع ضرر بزرگی به حوزه نشر کشور وارد کرد.
وی سپس به موضوع چرایی انتخاب روش تاریخ شفاهی برای تالیف این کتاب پرداخت و گفت: در تاریخ شفاهی جدا از اینکه خاطرات را ثبت میکنیم باید نقل آن آنقدر گرم و جذاب باشد که مخاطب با ورق زدن چند صفحه از کتاب جذب داستان شود و نتواند کتاب را کنار بگذارد.
خسرویراد ادامه داد: در جمعآوری کتابی با مضمون تاریخ شفاهی بسیار دقیق روی مستندات کار میکردیم به عنوان مثال اگر چهار روایت در مورد یک موضوع میشنیدیم باز تحقیق میکردیم که کدام به واقعیت نزدیکتر است و سپس این روایت را به صورت داستانی منتشر میکنیم تا نسل به نسل و سینه به سینه حفظ شود. از طرفی از یک کلاغ و چهل کلاغ شدن آن نیز جلوگیری به عمل آید به این معنا که تاریخ به همان مثابه خودش حفظ گردد.
وی با بیان اینکه کتاب فریاد در تاکستان تجربه خوبی برای من بود و استقبال مردمی از آن، نشان داد که کتاب تاریخ شفاهی میتواند مخاطب عام را جذب کند، گفت: زمانی که میخواستم در مورد دکتر شیخ کتابی بنویسم به صورت اتفاقی یکی از دوستان دوران دبیرستانم به نام محمد عبداللهی را دیدم و موضوع را برای او تعریف کردم که میخواهم چهرههای مشهدی را در قالب کتاب معرفی کنم، صحبت از دکتر شیخ که به میان آمد به من گفت یک سری مستندات و مصاحبهها از او در آرشیو صدا و سیما استان وجود دارد که میتواند در اختیار من قرار دهد.مصاحبهها را که گوش کردم دیدم پرمحتوا و خوب است و میتوان روی آنها کار کرد و اینگونه بود که کار سرعت گرفت و با تحقیقاتی که در محلهها انجام دادم از صحت نقل داستانها مطمئن شدم و از آنجایی که اصرار به چاپ کتاب قطوری نداشتم توانستم کتابی خواندنی برای مخاطب عام به مرحله چاپ برسانم.
خسرویراد، دکتر شیخ را به عنوان شخصیتی اخلاقمدار که هم نوعش را دوست دارد و دغدغه اصلی او انسانها هستند معرفی و بیان کرد: معمولا و به ویژه در سال های اخیر افراد به خاطر درآمد و جایگاهی که شغل پزشکی در اجتماع دارد، این حرفه را انتخاب میکنند و کمتر شده که به خاطر یک دغدغه و کمک به دیگران در رشته پزشکی تحصیل کرده باشند، اما شخصیت دکتر شیخ کاملا متفاوت بود. او قبل از اینکه فرد شروع به گفتن بیماریاش کند، در مورد خانواده و شغل بیمار سئوال میکرد و به طوری که با همین همصحبتی بیمار را از نظر روانی آرام میکرد و سپس دارویی تجویز میکرد و همین آرامش دادن به بیمار باعث شده بود تا آنها در ویزیت اول خوب شوند.
نویسنده کتاب خاطرات زندگی دکتر شیخ درباره عنوان کتاب هم گفت: عنوان کتاب از یکی از خاطرات که در یک باغ انگوری رخ می دهد گرفته شده است.البته عنوان را « فریاد در میزار» که مشهدی تر است نگذاشتم تا آهنگین بودن نام حفظ شود و از طرفی واژه تاکستان برای همه ایران رسمیتر است.
سلسله نشست های آشنایی با منابع مکتوب خراسانشناسی به همت انجمن توسعه گردشگری چهارباغ خراسان و با همکاری اداره فرهنگی و اجتماعی شهرداری منطقه 2 مشهد سه شنبه ها هر دو هفته یک بار در خانه مطالعه جواهری مشهد برگزار می شود.