به گزارش تیتر شهر: مردم محله حسن آباد زرگنده درد دل های زیادی دارند و در رویاهایشان روزی را می بینند که شاید یک روز شهردار تهران بدون هیچ هماهنگی ای سر به محله آنها بزند.
آن وقت است که این مردم شریف و زحمت کش هم حرف های دل خود را بازگو می کنند. آرزو مردم خیابان شهید عمرانی این است که یک روز شهردار تهران سری به خانه های فرسوده و قدیمی محله بزند. آن وقت است که زندگی حتما به روی مردم این جزیره سرگردان در میان برج های سر به فلک کشیده لبخند می زند.
اوج فقر و فرسودگی در شمال تهران
اگر تا به حال اوج بافت فرسوده شهر تهران در گزارش های که خبرنگاران نوشته اند در مناطق مرکزی و جنوبی شهر بودهاست؛اما در دل مرکز مدرن تهران درست در میان دوخیابان تاریخی و قدیمی شریعتی و ولی عصر محله ای قدیمی ای وجود دارد به نام حسن آباد زرگنده.
تاریخ این محله نشان می دهد که حسن آباد یکی از آبادی هایی بوده که در شمال تهران مردمانش به کارهای زارعی و باغداری مشغول بودند که باگسترش تهران و جایگزین شدنبرج های سر به فلک کشیده بالای شهر این آبادی به محله حسن آباد و خیابان شهید عمرانی محدود شد و نتوانست همپای محله های دیگر منطقه سه مردمانش طمع واقعی رفاه و بالاشهر نشینی را بچشند.
«این حق مانیست که برای انقلاب بچه هایمان شهید شوند و امکانات رفاهی برای محله های مرفه نشین در نظر گرفته شود...» این اولین جمله ای است که وقتی پای درد ساکنان خانه های فرسوده خیابان شهید عمرانی می نشینیم؛ می شنویم. مردمی که از روزهای اول انقلاب گرفته تا سال های سخت جنگ از وجب به وجب خاک کشور دفاع کردند اما الان کوچکترین حقی برای زندگی ندارند.
وارد خیابان شهید عمرانی که می شویم؛ کوچه به کوچه این محله مزین به نام یک شهید است. کوچه هایی که قدمت فرسودگی آن به یک قرن نیز می رسد. کوچه هایی که سال های دور یک به یک خانه هایش روی تپه های حسن اباد شکل رفته اند و اکنون کوچه هایش با شیب تندی که دارد عبور و مرور را برای ساکنانش با سختی روبه روکرده است.
کوچه هایی که چندسال قبل شیب های تندش به راه پله هایی تبدیل شد که اجرای همین طرح هم نه تنها مشکل ساکنانش را حل نکرد بلکه بسیاری از اهالی مسن را خانه نشین کرد.« شورایاری قبل تصمیم گرفت تا کوچه های شیب دار محله را پله بگذارد ... هر چند مردم با اجرای این طرح مخالف بودند؛ اما کار خودشان را کردند و الان رفت و آمد مردم نسبت به قبل مشکل تر شده است. »
متراژ خانه های خیابان عمرانی زرگنده محال است که 100 متر برسد. خانه هایی که از 25 متر مربع شروع می شود و در نهایت بزرگترین آن70 متر است. فرسودگی این خانه ها نه تنهابر چهره قدیمی این محله نشسته بلکه کمر این خانه ها راخم کرده است.
« هر روز دعا می کنیم که سیل و زلزله در تهران نیاید ... چرا که با اولین لرزه های زمین تمامی خانه های این محله خراب می شود....» یکی از کابوس های ساکنان محله زرگنده زلزله ای است که هر چند وقت یک بار کارشناسان احتمال وقوعش را می دهد.« اگر اتفاق بدی در کوچه های فرسوده این خیابان بیفتد امکان هیچگونه امداد رسانی ای وجود ندارد. مثل آتش سوزی ای که دوهفته پیش در پایین خیابان عمرانی روی داد و ماشین های آتش نشانی نتوانستند داخل محله شوند و به دلیل ترافیک خیابان عمرانی تنها شلنگ های آتش نشانی به داد آتش رسید...»
در خانه های فرسوده محله زرگنده سه تا چهار تا خانواده زندگی می کنند. قیمت زمین های این محله نیز به نسبت محله های مجار و حتی کوچه های بالا هم زمین تا آسمان فرق می کند« قیمت زمین در خیابان عمرانی نهایت متری شش تا هفت میلیون تومان است و در محله کناری و حتی در برخی از کوچه های بالا قیمت زمین به 12 میلیون تومان می رسد.»
هر چند ساخت و ساز در برخی از کوچه های تنگ و باریک این محله انجام شده است و خانه های کوچک با تجمیع تبدیل به آپارتمان های چند طبقه شده اند اما به دلیل تنگ بودن معابر حتی امکان ساخت پارکینگ که نیاز واقعی محله است؛ در خانه های نوساز وجود ندارد.
ابتدلی کوچه رمضانی مغازه ای قرار داد که درهای چوبی آن نشان می دهد که قدمتش به بیش از 70 سال می رسد. در گذشته وسایل کشاورزی می ساخت و الان سه پسرش کار تاسیسات انجاممی دهند.خانه ای 110 متری با سه طبقه که فرسودگی باعث شدهتا قسمتهایی از خانه به ویرانه تبدیل شود.«.... خودم60 سالی می شود که در این خانه ساکن هستم. دوست دارم خانه را بازسازی کنم اما پول نداریم... نمی خواهم آپارتمان بسازم می خواهم خانهبرای خودمو سه تاپسرم باشد... عروسم طبقه پایین زندگی می کند و اگر بتوانم خانه را بازسازی کنم می توانم دو تاپسر دیگرم را هم سر و سامان بدهم...»
این ها را همسر مرحوم حاج قاسم می گوید که با 600 هزار تومان پول مستمری که از دولت می گیرد خرج خانه را می دهد«.... سه تا پسرم در این مغازه کار تاسیسات انجام می دهند... اما یک زمان کار هست و یک زمان هم نیست ....»
زمانی که مرحوم حاج قاسم در قید حیات بود به شهرداری ناحیه رفت تا در موردنوسازی خانه اش مجوز بگیرد اما همان زمان معلوم شد که این خانه در نقشه ای که از بافت فرسوده محله تهیه شده قرار ندارد و نمی توانداز بسته های تشویقی استفاده کند. راهکار دیگری که به وی داده شده بود؛ این بود که در صورتی هم بخواهد مشارکتی خانه قدیمی خود را بازسازی کند با توجه به عقب نشینی ای که این خانه باید انجام می داد و 15 متری هم که برای آسانسور و راه پله در نقشه در نظر می گرفت؛ در نهایت می توانست یک آپارتمان 45 متری داشته باشد.
« ما همین ترکیب خانه قدیمی خودمانرا دوست داریم... اگر وام به ما بدهند بازسازی می کنیم.... حتی شهرداری برای خانه های که تمایل به تجمیع ندارند؛ بسته تشویقی در نظر نگرفته است...» از کوچه شهید رمضانی به بالا در نقشه جدید جزءبافت فرسوده در نظر گرفته شدهاست و از این کوچه به پایین مشمول طرح نوسازی نشده است و همین ناهمگونی زیادی را در بحث استفادهاز تسهیلات مالی و تخفیف ها در محله به وجود آورده است.
تابستان امسال بود که شهرداری منطقه 3 طبق یک دستور العمل ابلاغی در بافت فرسوده خانه هایی که ساکنان آن از نظر مالی در وضعیت بدی بودند را انتخاب می کرد و بهسازی داخلی و جداره های بیرونی آنرا انجام می داد حتی در این طرح هم خانه حاج قاسم فراموش شد«... به ما گفتند خانواده های فقیر تر از شما هم در محله وجود دارند... همسر من سالها برای انقلاب زحمت کشید و الان که دستش از این دنیاکوتاه هست کسی به داد ما نمی رسد...کاخ که نمی خواستیم برایمان بسازند...»
زندگی آپارتمان نشینی نمی خواهیم
خانه به خانه که می رویم اولین و آخرین دغدغه ساکنانش بازسازی خانه های فرسوده ای است که در آن زندگی می کنند. بسیاری از ساکنان این محل از تبدیل خانه فرسوده شان به آپارتماندر صورت تجمیع راضی نیستند.
آنهادوست دارند خانه های شخصی خودرا نوسازی کنند نه اینکه به ازای این خانه ها که در هر کداماز ان بیشتراز دوخانوار زندگی می کنند را به یک دستگاه آپارتمان معاوضه کنند. «.... زندگی ایرانی سنتی و ایران اسلامی که مقام معظم رهبری در خراسان شمالی مطرح کردند، زندگی شش دانگ است. زندگی ای است که کسی چشمش به ناموس مردم نیفتد. زندگی آپارتمان نشینی الگو برداری از سبک غربی است.
پنجره ها روبه روی هم باز می شود. آن وقت است که حیا از بین می رود. چطور می خواهیم سبک زندگی ایرانی و اسلامی را ترویج کینم اما روش اجرای این ایده را غربی انتخاب کردهایم. چگونه است که شعار می دهیم اما برعکس شعاری که می دهیم عمل می کنیم؟!...»
مشکل پارکینگ یکی دیگر از مشکلاتی است که اکثر خانه های این محله با آن رو به رو هستند حتی شورایاری محله زمینی به وسعت 1250 متر مربع را در خیابان عمرانی که مخروبه شده بود را به شهرداری منطقه معرفی کردند تا با خرید این ملک تبدیل به پارکینگ شود. اما شهرداری اعلام کرد که باید سرمایه گذار خصوصی این کار را انجام دهد.
یکی از اهالی محله در این باره می گوید: مالک این خانه را به شهرداری می فروش اما شهرداری اعلام کرد که باید یک سرمایه گذار این کار را انجام دهد. این خانه دست وراث است. خانه های قدیمی این محله پارکینگ ندارد و با ساخت این پار کینگ حتما مردم اقدام به خرید فضای پارک خودرو در این پارکینگ می کنند.
قسمت زمین در کوچه های خیابان عمرانی به اندازه ارتفاع پله های با شیب تندش از متری 6 میلیون تومانتا 12 میلیون تومان در نوساناست و برخی کوچه ها به گفته ساکنانخط مرزی فقر و ثروت را با این قیمتگذاری به خوبی نشان می دهد. محلهای که بین سنت ومدرنیست گیر افتاده است.
از یک سو بافت سنتی و قدیمی زرگنده را دارد و از سوی دیگردر کنار خیابان جردن، الهیه و نونهالان قرار گرفته است و مردمانی که در این بین زندگی می کنند در گیر بافت فرسوده، فقر و آسیب های اجتماعی شده اند. در این محله خانه 26 متری محلی با سه طبقه که محل زندگی سه خانواری است که به خاطر فقر نمی توانند جای بهتری برای زندگی راحتی فرزندانشان تامین کنند.
پله هایی که بلای جان مردم شده است
بیشتر اهالی محله زرگنده را طبسی، سبزه واری هستند. البته این اواخر هم طارمی هاو گیلانی ها آمدند وخانه های کوچک وقدیمی این محله را یاخریدند و یا اجاره کردند.« شیب دار بودن کوچه هاوخانه های کوچک این محل بیشتر مورد توجه گیلانی هاقرار گرفت چرا که تا اندازه ای به خانه های شهرماسوله شباهت دارد. حیاط خانه پایین با طبقه اول خانه کناری همتراز می شودو این وجه مشترک خانه های فرسوده محله زرگنده با خانه های قرمز رنگ ماسوله است.
«... به سختی از این پله ها بالا و پایین می روم...» این هاپیرزنی می گوید که در یک خانه فرسوده50 متری با دخترش و پسرش زندگی می کند. سهاتاق بیشتر ندارد که دواتاق آن دست پسرش است و او بادخترش در یک اتاق زندگی می کنند. به دلیل ساخت راه پله و یک طبقه اضافه درسال های گذشته این خانه به هیچ عنوان نورگیر ندارد.
«... درخانه های فرسوده این محله هیچ کدام خورشیده تابیده نمی شود واکثر زنان، دختران و کودکان ساکن در این خانه ها به دلیل کمبود ویتامین D مشکلاستخوانی دارند.
هر چند اعتیاد به صورت علنی در محله زرگنده دیده نمی شود اما با آمدن مهاجرانی از شهرهای دیگر به این محله و برهم خوردن بافت سنتی و بومی این آسیب اجتماعی داخل برخی از خانه ها وجود دارد. «... مردم نمی گذارند که فروش موادمخدر در این محل علنی شود... هر چند شب ها از جاهای دیگر می آیند اینجا خلاف می کنند، اما اگر اهالی بفهمند؛ برخورد می کنند»
در کوچه های این محله به خانه ای برمی خوریم که دیوار ندارد و صاحب خانه با ایرانت دیوار کاذبی برای خانه سه طبقه اش درست کرده است. دیواری که با بارش بارانهفته گذشته زندگی اش را نقش بر آب کرده بود.
به سراغ مشهدی رمضان رفتیم یکی از معمارهای قدیمی محله زرگنده که درخانه ای 64 متری به همراه4 پسر و عروس هایش زندگی می کند«... در این خانه 15 نفر زندگی می کنیم... » اولین درخواست مش رمضان این است که پله های کوچه ها را بردارند و آسفال کنند تا اوهم بتوان به راحتی موتورش را وارد خانه کند و به خاطر بیماری قلبی ای که دارد به سختی رفت و آمد نداشته باشد.
«... نزدیک به 40 سال است که در این محل زندگی می کنم.برخانه ام4 متر بیشترنیست و پولی برای نوسازی نداریم. اگرهم بخواهیم مشارکتی بسازیم و یا تجمیع کنیم قرار است که چند طبقه به من بدهند در حالی که الان 4 خانوار در این همین خانه کوچک زندگی می کنند.... الانماهی یک میلیون تومان بابت دامادی پسرم قسط می دهم وبیشتر از این ندارم که هزینه کنم.... زمانی که میخواستند این کوچه را پله بگذارند دعوا کردمو نگذاشتم دم خانه مرا پله بگذارند الان تمام اهالی محل برای پایین رفتن از پله ها استفاده نمی کنند و از دم خانه من رد می شوند...»
چند خانه بالاتر در یک خانه سه طبقه 30 متری هم پیر زنی زندگی می کند. خانه ای با یک اتاق کوچک و دو طبقه دیگر راهم اجاره داده است تاخرج خودش را در بیاورد. «... قلب درد و پادرد دارم.... مجبورم در اینجا زندگی کنم چاره ای ندارم... شوهرمفوت کرده است و این خانه برای بچه هایم است... آنها هم پول ندارند تااین خانه را بسازند و یا دستی سر و گوشش بکشند... بچه هایم اگر امشب بگویند، از این خانه بروم باید بروم... پول ندارم که بسازم. خانه خرابه شده است....اگر پله های کوچه را بردارند من بهتر می توانم برای خرید بیرون بروم. »
تیرهای چوبی چراغ برق به قدمت عمر 200 ساله تهران
در کوچه های محله زرگنده حتما چشمتان به تیرهای چوبی برق می افتد. تیرهایی که کج شده و آنقدر نمدار شده است که هر لحظه امکان دارد از وسط به دو نیم شود. در پایین پله های کوچه های فرسوده زرگنده پسر بچه هاب توپ های پاره فوتبال بازی می کنند و گاهی نیز با نخ کاوایی برای خود تور والیبال درست می کنند.
اما سهم دختران این محله ماندن در خانه هایی است که نه پنجره ای رو به بیرون دارد و نه آفتابی که بر بدن های آنها بتابد. «بچه های این محله حتی 10 هزار تومان پول ندارند تا یک توپ نو برای خود بخرند... اما یک محله انطرف تر بچه هایشان گرانترین اسکیت ها را دارند و زمستان ها برای اسکی به ارتفاعات می روند....»
مردم این محله دلگیرند از این همه تبعیض و نابرابری حتی در استفادهاز امکانات اجتماعی.«.. چگونه است که شهرداری منطقه بودجه بالایی را برای طرح ها و برنامه های اجتماعی و فرهنگی منطقه می گیرد اما هر کاری که انجام می دهد در محله های مرفه است. سوال ما این است که بودجه فرهنگی و اجتماعی محله در کجا خرج می شود؟
بودجه ها را بهنام محله زرگنده و خیابان عمرانی می گیرند اما در اینجا خرج نمی شود. تازه با افتتاح تونلی که در زیر بزرگراه مدرس در حال ساخت است؛ یک ماه دیگر بار ترافیک به این خیابان وارد می شود و به دلیل اینکه خیابان آرش و شهید دلیری راه در رو ندارند؛ این خیابان قفل می شود.
کاش یک روز شهردار تهران به محله زرگنده بیاید
علی آقا خشکشویی محله و از معتمدان و قدیمی های محله است خودش می گوید 45 سال است که ساکن این محله است.«... خانم قدیم ها این محله بهتر از الان بود.... الان خراب شده مهاجر ریخته و خراب شده است... قدیمی های این محله لواسانی و همدانی بودند. »
علی آقا تیرهای چراغ برق چوبی و تاریک بودن محله را یکی از معضلات مردم زرگنده وخیابان شهید عمرانی می داند. «... شب ها این محله به مانند روستا تاریک است... اداره برق اینجا نمی آید. خیلی زنگ زدیم. دیوارهای قدیمی را قرار بود رنگ و نقاشی کنند تا از این وضعیت فرسودگی بیرون آید ... اما کاری انجام نشد... خانه های اینجا دارد خراب می شود...»
او می گوید «... قرار بود پیاده راه محله موزائیک رنگی شود اما از سنگ های فشرده سیمانی استفاده کرده اند... در زمان بندکشی هم پیمانکار از سیمان استفاده نمی کند... به جای بند کشی خاک می ریزند. این ها همش دزدی است.... الان زیر این خیابان به خاطر کشیدن فاضلاب خالی است و با گذشتن یک ماشین سنگین ریزش می کند... مصالح خوب در پیاده راه سازی استفاده نمی شود... »