به گزارش تیترشهر: درحالی که بخشی عمده ای از جریان اصولگرایی از مدتها پیش با طرح موضوعاتی چون
عدم کفایت سیاسی و استیضاح وزرا و سوال از رییس جمهور، سودای تضعیف و در
نهایت کناره گیری یا برکناری دولت را در سر می پروراند، جماعت دیگری از
شخصیت های جریان اصولگرایی بویژه افرادی منتسب به جریان مؤتلفه که سالهاست
جایی در قوای اجرایی و قانونگذاری ندارند، به فکر تدارک مقدمات برعهده
گرفتن امور کشور پس از روحانی هستند! این جریان که سالهاست نماینده ای هم
در مجلس ندارد، در سال های اخیر با استفاده از اقسام هجمه های رسانه ای
علیه دولت، تمام تلاش خود را برای بازگشت به قدرت بکار گرفته، اما همواره
ناکام بوده است.
در شرایطی که خرد جمعی و توصیه ها و تدابیر رهبری، سران قوا و همه مسئولان
کشور را به وفاق و همدلی در پیشبرد برنامه های رشد و توسعه و حل و فصل امور
جاری می خوانند، عده ای همچنان با کوبیدن بر طبل مخالفت و ایجاد فضای
تخریب و ناامیدی و بی اعتمادی به دنبال اهداف دیگری هستند که قطعاً به سود
منافع ملی و مصالح کشور نیست.
این افراد به جای همراهی و همدلی با دولت و یا بیان نقدهای سازنده و ارائه
راهکار و همکاری با دولت، همچنان به دنبال ناامن نشان دادن فضای اقتصادی و
سیاسی کشور، بالا بردن انتظارات تورمی در مردم و در نهایت طرح عدم کفایت
رئیس جمهورهستند؛ اما از آنجا که مردم در انتخابات به جناح مخالف روحانی اعتماد
نکردند، بلکه برنامه ها و رویکردهای دولت تدبیر و امید را تأیید کردند،
آنان از شیوه های غیر مستقیم برای تخریب و تضعیف دولت استفاده می کنند! بر
این اساس با برجسته کردن برخی مسایل اقتصادی و سیاسی بدون بیان ریشه داخلی و
خارجی آن سعی می کنند خود را دلسوز منافع و معیشت مردم نشان دهند! حتی
نمایندگان منتسب به طیف اصولگرایان در مجلس شورای اسلامی هم هیچ راهکار و
برنامه ای را مطرح نکردند که به دولت کمک کند.
این جماعت مخالف خوان از این نکته تغافل می کنند که تا زمانی که برجام بود
قیمت ارز و سکه ثبات داشت، و عهدشکنان با خروج از برجام باعث ایجاد تورم
شدند و خود آنان در داخل کشور با عهدشکنان همراهی کردند و با هیاهو و
پارچه نویسی در صحن علنی برخلاف آیین نامه های داخلی مجلس، بر افزایش قیمت
ارز دامن زدند، اما امروز خود را ملزم به پاسخگویی نمی دانند!
این منتقدان بظاهر دلواپس امروز که دولت در صف مقدم حل مشکلات کشور است، به
جای قرار گرفتن در کنار دولت و کمک و تعامل با آن، با اقسام کارشکنی ها و
نقدهای غیرمنصفانه بر مشکلات کشور و دولت می افزایند. با توجه به اینکه
دولت بارها بر وجود مشکلات و ضعف هایی در مدیریت اجرایی کشور اذعان کرده و
نیز فضای نقد و انتقاد را به رسمیت شناخته و دست یاری به سوی همه مسئولان و
کارشناسان و اهالی سیاست دراز کرده است، اما عده ای همچنان اصرار دارند که
به جای تعامل و همراهی و نقد سازنده، با روش تخریبی و هوچی گرانه دولت را
ناکارآمد نشان دهند. دلیل واضح بر این تحلیل این است که تاکنون هیچ برنامه
راهبردی یا پیشنهادات و طرح های اصلاحی از سوی طیف مخالفین دولت به هیچیک
از مبادی قانونی کشور ارائه نشده است! این بی تفاوتی و عدم احساس مسئولیت و
همراهی نشانه چیست؟
بعنوان نمونه آقای اسدالله بادامچیان از اعضای موتلفه اسلامی به جای
تحلیل دلایل عدم موفقیت و کامیابی جناح متبوع خود در عرصه سیاسی کشور در
طول سالهای اخیر، در پاسخ به این پرسش که در کشور کدام حزب می تواند از پس
مشکلات برآید؛ حزب مؤتلفه را به عنوان حلال مشکلات معرفی می کند!!! ایشان
ضمن اینکه واقعیت های سیاسی کشور و شکست های حزب متبوع خود را نادیده می
گیرد، نشان می دهد که آنچه برای ایشان اهمیت دارد اقتدار جناحی و حزبی است
نه همراهی و همکاری با دولت و مجلس!!
نکته جالب تر اینکه بادامچیان حتی می گوید: «این حزب (مؤتلفه) برای مهار
ارز نیز برنامه دارد»(!)، اما نمی گوید چرا این برنامه را به دولت فعلی
ارائه نمی دهد!؟ او در عباراتی خام و غیرکارشناسانه می گوید: «برنامه های
ما برای مهار ارز روشن است. بررسی میزان ارز موجود، تقسیم عادلانه صحیح و
کارآمد و کارشناسی شده ارز»(!!)
در همین راستا نایب رئیس کمیسیون ولایی مجلس گفته است: «اگر واقعا احساس می
کند نمی تواند کشور را اداره کند، باید کار را به اهلش بسپارد»(!!) رئیس
فراکسیون مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز گفته: «ما ۱۰ تا ۱۵ روز به دولت فرصت
می دهیم تا برنامه های خود را برای مقابله با توطئه های دشمن در جنگ
اقتصادی به مجلس ارائه کند و اگر نتواند، ما استیضاح وزرای اقتصادی دولت و
موضوع عدم کفایت رئیس جمهور را در مجلس کلید خواهیم زد»(!!)
اصولگرایان مخالف دولت به این نکته توجه ندارند که مشکلات کشور مشکلات
عمیقی ست که در یک روند طولانی و در اثر بی توجهی به روح قانون اساسی و
برنامه های توسعه کشور و اقسام قانون گریزی ها و خودسری ها و تندروی ها و
بی توجهی به روح جمهوریت نظام اسلامی بوجود آمده است. آیا چنین نگرشهایی که
به دنبال جا به جایی قدرت و نادیده گرفتن آرای جمهور مردم که مبنای
مقبولیت و کارآمدی نظام است را می توان در راستای خیرخواهی و دلسوزی برای
منافع و مصالح کشور قلمداد کرد؟
اگر اصولگرایان مخالف خوان بپذیرند که بسیاری از مشکلات کشور اساسی است و
همچنین قبول داشته باشند که مشروعیت و مقبولیت نظام در میزان اعتماد و
امیدواری مردم به کارآمدی نظام سیاسی است، پس الزاماً باید بپذیرند که(فارغ
از گرایش های سیاسی و تعصبات جناحی) باید با وفاق و وحدت و همدلی و با
اتکا بر عزم عمومی همه ی جریان ها و فعالان سیاسی و نیز همه مدیران و
مسئولان کشور أعم از کشوری و لشکری و با پشتوانه ی اعتماد و امید آحاد
مردم، همه عزم را بر حل همه مشکلات کشور جزم کرد. البته همچنان باید
انتقادها را حفظ و بیان کرد؛ اما آنچنان که از سخنان حق، اراده باطل و
ناصواب نشود!
بحرانی که امروز دستاویز مخالفان دولت شده، بحران ارزی و پولی کشور است که
عوامل مختلفی در پدید آمدن آن دخیل بوده اند که از آن جمله می توان به
شرایط طبیعی برجا مانده از تحریم یا خروج آمریکا از برجام و قدرت اقتصادی
دولت موازی با دولت رسمی که در تحولات و التهاب های بازار ارز و طلا نقش
دارند اشاره کرد. اما اگر تئوریسین های اقتصادی اصولگرا راهکارها و برنامه
ای برای برون رفت از این مشکل داشته باشند علی القاعده باید آن را در دولت
نهم و دهم اجرایی می کردند و اگر اکنون نیز برنامه و نسخه ای برای حل این
مشکلات دارند و نگران وضعیت مردم هستند و قلبشان برای توسعه کشور می تپد،
نسخه های شفا بخش خود را در اختیار دولت و مجلس قرار دهند. در غیر این صورت
اینگونه مخالف خوانی ها و اشاعه یأس و بی اعتمادی عمومی نسبت به دولت و یا
ابراز سخنانی تخریب گرانه و هنجارشکنانه را که به نفع کشور نیست، باید در
راستای تشدید بحران اقتصادی و همسویی و همراهی با دشمنان و بدخواهان کشور
یا برخی باندهای فرصت طلب ارزیابی کرد!
منبع:خط اعتدال