خبر حادثه کودک خردسالی در زمین بازی یکی از بوستان های جنوب شرق تهران كوتاه وغم انگيز بود.كودكي در منطقه ١٥ تهران از سرسره سقوط كرده و دچار آسيب مغز شدي است. دو سال پیش بود که اتفاقا در یکی از بوستان های همین منطقه یک دختر بچه 3 ساله نیز در بین پره های پمپ آب حوض تکه تکه شد.
به گزارش تیتر شهر: آنطور كه پدر اين اين كودك سه ساله تعريف كرده، علت اصلی بروز این حادثه غم انگیز غير استاندارد بودن وسایل اسباب بازي داخل پارك بوده است چرا که معمولا فاصله بین نرده ها در سرسره ها حدود 10 سانت است اما در قسمتی از این سرسره فاصله بین دو نرده به حدود سی سانت رسیده بوده است و همین مساله باعث شده تا پسر بچه سه ساله اش از وسبله بازی به روی زمین سقوط کند.
پدر این کودک حادثه دیده با گلایه از عدم پیگیری مسئولان شهری نسبت به بروز این حادثه اعلام کرده؛ در حال حاضر هوشیاری پسرم کمتر از ۱۰ درصد است.
بعد ازبروز این حادثه تاسف بار هنوز وسایل بازی این پارک ایمن سازی نشده است و کودکان زیادی همچنان از این وسایل استفاده می کنند.
گویا حادثه تلخ خرد شدن استخوان های دختر بچه 3 ساله در میان پره های موتور پمپ فواره یکی از بوستان های منطقه 15 که با واکنش های زیادی از سوی رسانه ها و شهروندان روبه رو شد؛ مسئولان شهرداری تهران و به تبع آن مسئولان شهرداری منطقه 15 تهران را آب دیده کرده است.
چرا که دو سال بعد هنگام سقوط پسر بچه سه ساله از روی سرسره پارک بی تفاوت نسبت به این حادثه نه از خانواده حادثه دیده لجویی کرده اند و نه اقدام به ایمن سازی وسایل بازی این بوستان کرده اند.
تقدیر کودکان معصوم منطقه 15 مرگ در هنگام بازی در بوستان های شهری است و مسئولان شهرداری هم این تقدیر نانوشته را که نتیجه عدم توجه آنها به بهسازی وسایل بازی و تجهیزات داخل بوستان هاست برای کودکان این منطقه پذیرفته اند که کاری انجام نمی دهند. اگر هم کاری انجام دهند، نوش دار بعد از مرگ سهراب است.
در پي اين حادثه زهرا صدر اعظم نوري رييس كميسيون محيط زيست و مديريت شهري نسبت به این حادثه واكنش نشان داد و گفت: وسایل بازی پارک ها حتما باید از استانداردهای لازم برخوردار باشد. این در تعهد پیمانکاران است تا تمامی تجهیزات را با هدف بررسی میزان ایمنی این وسایل مورد بازبینی قرار دهند. در صورت هر نقص ایمنی و فرسودگی که احتمال آسیب رسانی به شهروندان را داشته باشد پیمانکار باید بجز جبران خسارت، پاسخگو نیز باشد.
رئیس کمیسیون خدمات شهری و محیط زیست شورای شهر تهران از پاسخگويي پيمانكاران هم گلایه کرده است. اما در کنار واکنش یک عضو شورای شهر تهران نسبت به بروز این حادثه، اظهار نظر امين عارف نيا ريس مركز ارتباطات قابل توجه است.
آنطور که رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهراندر گفت و گو با یکی از رسانه ها اعلام کرده؛ گذشته از این بوستان بازدید کرده و با اهالی و افرادی که هر روز از این بوستان استفاده میکنند، گفتگو کردیم؛ صحبتها متناقض بود، چند نفری میگفتند پس از آنکه پسربچه سقوط کرد، پدرش آن را از بوستان خارج کرده، برخی میگفتند اتفاق خاصی نیفتاده و چون دیروقت بود، دسترسی به خانواده این کودک برای شرح ماجرا از زبان آنها امکانپذیر نبود و قرار شد از سوی منطقه، با خانواده تماس گرفته و ضمن دلجویی، وضعیت کودک مشخص شود.
شیوه ای که امین عارف نیا در بررسی این حادثه در پیش گرفته همان شیوه قدیمی مسئولان شهرداری تهران در مواجهه با حادثه بوستان کوهسار منطقه 15 است که استخوان های دختر بچه بیگناهی در میان چرخدنده های دستگاه مکش پمپ آب خرد شد.
البته جای این سوال نیز از رئیس کمیسیون محیط زیست و سلامت شورای شهر تهران نیز وجود دارد که وی از كدام پاسخگويي پیمانکاران و مدیران شهری در مقابل بروز چنین حوادثی دقیقا صحبت مي كند ؟
حدود 2 پيش حادثه پارك كوهسار كه مشابه حادثه اخير بود تلخي زيادي به جان تهراني ها ريخت. در آن حادثه نیز شهرداری تهران به دنبال پیدا کردن متهم اقدام به بررسی روایت های مختلف کرد تا شاید شانه هایش از زیر بار سنگین گناه مرگ یک بچه معصوم سبک تر شود.
اما تمامی این ترفندها موضوع عدم ارتباط حقوقي روشن بين شهروندان و مديريت شهري را روایت می کرد و دست اخر نیز با اخراج معاون خدمات شهری، شهردار ناحیه و معرفی پیمانکار به مراجع قضایی داستان غم انگیز این حادثه هم تمام شد.
حتی در زمان آن حادثه هم شهرداری تهران و شهرداری منطقه اقدام به بررسی وضعیت خانواده کودک حادثه دیده نکردند و بعد از چند روز سعی کردند تا از این خانواده داغ دیده دلجویی کنند.
بهتر است ماجرای مرگ غم انگیز فاطمه کوچولو را به یاد شهروندان تهرانی بیاوریم. تهرانی ها حتما به یاد دارند که این دختربچه 3 ساله برای بازی به همراه مادرش به پارک کوهسار رفت اما در كسري از ثانبه ئفتر زندگی این کودک خردسال که به خاطر ازدحام جمعیت از مادرش جدا افتاده بود به صفحه آخر رسید و دختر بچه برای اینکه دمپایی خود را از چاله ای پر آب بیرون بیاورد به یکبار به داخل چرخدنده های دستگاه مکش آب حوض کشیده شد.
خانواده فاطمه امیر، از شهروندان ساکن شهرک رضویه در منطقه 15 بودند. شهرکی که به عنوان یکی از محله های محروم شهر تهران در جنوب شرقی تهران شناخته می شود.
شهرداري تهران كه بعد اين واقعه با موج وسيعي از واكنش ها رو به رو شد، شروع به اظهار نظرهای متناقض کردند تا بار مسئولیت خود را کم کند. مدیران ارشد شهرداری منطقه تقصیر را به گردن پیمانکار انداختند و در نهایت پیمانکار باید در مقابل مراجع قضائی پاسخگوی این حادثه می بود.
در آن زمان اخرین صحبت مدیران شهری این بود که بر اساس ماده 27 قرارداد با پیمانکار، وی موظف به تامین امنیت و رفع نواقص موجود در پارک کوهسار بودهاست. در واقع در مورد این حادثه شهرداري اعلام كرد مقصر اصلی پیمانکار است چرا که بر اساس مفاد پیماننامه عمل نکرده و نتوانسته امنیت آبشار و پارک را تامین کند و این در حالی است که بر اساس این قرارداد از شهرداری پول میگیرد! البته اخراج معاون خدمات شهری و شهردار ناحیه نیز به این دلیل بود که نظارت بر نحوی عملکرد پیمانکار انجام نداده اند.
حادثه اخیر در منطقه 15 تهران که بی شباهت با حادثه مرگ فاطمه 3 ساله نیست، از چند جنبه قابل توجه و بررسی است.
نخست اينكه به دليل مسائلي از جمله روشن نبودن حقوق شهروند و عدم آگاهي شهروندان از مجراي قانوني بسياري از شهروندان نمي دانند براي احقاق حقوق خود به كجا و به چه مرجعی در شهرداری تهران مراجعه كنند.
شهرداري تهران در سنوات گذشته شهروندان را به پيمانكار ارجاع داده و از زير وظيفه حقوقي خود شانه خالي کرده است. از سوی دیگر نیز شهروندان حادثه دیده به دلیل این عدم پاسخگویی شفاف مدیران شهری در این فرایند دچار سردرگمی شده اند و در نهایت با پیگیری های قضایی درمقابل خود تنها پیمانکارانی را دیده اند که به خوبی طی کردن خان های حقوقی و قضائی را بلد هستند.
این در حالی است که در تمام شهرهای پیشرفته دنیا در صورت بروز چنین حوادثی شهرداری ها به عنوان مسئول مستقيم مسایل شهری و شهروندان بايد ايمني شهر را از پيمانكار طلب كنند نه اینک هبعد از بروز حادثه تازه به فکر بازخواست پیمانکاران و مدیران رده پایین شهری در مورد حادثه پیش آمده کنند.
نكته دوم در این میان اظهار نظر مسئولان شهرداري است كه بعد از هر واقعه اي تازه به ياد ايمني شهر براي قشرهای مختلف شهروندان اعم از زنان و كودكان مي افتند. انكار، سكوت و يا وعده هاي بي مبنا از راهكارهايي متداولي است كه مسئولان شهرداري در وقايع گوناگون به كار گرفته اند.
به عنوان مثال در حادثه مرگ دلخراش فاطمه 3 ساله در دوره شهردار پانزدهم شهر تهران، ناصر اماني معاون برنامه ريزي محمد باقر قاليباف ابتدا در صدد انكار موضوع بر آمد. حتی شائبه مربوط به غیر قابل باور بودن اظهارات پدر معتاد کودک را مطرح کرد تا موضوع اصلی را که همان ایمنی شهروندان است را به حاشیه برانند. اما همین اظهارات ضد و نقیض با واکنش های تندی از سوی مردم و رسانه ها روبه رو شد.
نكته سوم این است که در مواقع اين چنيني جاي اظهارات دقيق و حساب شده مبني بر پيگيري هاي حقوقي از سوی مسئولان شهرداری خالي است.
به عنوان مثال در حادثه اخير امين عارف نيا رييس مركز ارتباطات بعد از گذشت دو روز از حادثه سقوط کودک سه ساله از وسایل بازی تازه به فکر بازدید از محل حادثه و بررسی ابعاد این حادثه آن هم در نیمه شب و در زمانی که شهردار شب تهران بوده؛ کرده است!!
بعد از این کار نیز به جاي راهكار حقوقي به دلجويي از خانواده كودك آسيب ديده را مطرح و كلي گويي كرده است. اگرچه پرونده فاطمه با نصف ديه مرد كامل و ٤ ماه حبس پايان يافت اما تجربه ها گوياي آن است که عدم تكرار اين حوادث به بركناري مديران رده بالا بستگي زيادي دارد تا اینکه در نهایت با برکناری مسئولان رده پایین شهری و سپردن پیمانکار به مراجع قضائی پرونده موج رسانه ای بعد از این موضوع برای شهرداری تهران بسته شود. بدون اینکه حتی مسئولان عالی رتبه شهرداری از شهروندان عذرخواهی کنند.
باید قبول کرد تا زمانی که راهکار و سناریوی شهرداری تهران در مواجهه با حوادث ناگوار این چنینی جلو انداختن پیمانکاران به عنوان متولیان حفظ ایمنی مکان های عمومی شهر باشد، شهروندان به ویژه زنان و کودکان همچنان قرباني اينگونه اتفاقات و حوادث خواهند بود و مديريت شهري از زير بار حقوقي این موضوع كه همانا پيگيري اوليه امنيت جان شهروندان است، شانه خالي می کند.
سوال آخر ما از رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران به عنوان سازمانی که اطلاع رسانی و شفاف سازی در حوزه شهری جزو وظایف ذاتی و رسالت آن محسوب می شود. اگر رئیس این مرکز شب گذشته شهردار شب نبود آیا سری به این بوستان و منطقه در نیمه های شب برای بررسی ابعاد یک حادثه دلخراش می کرد یا همچنان بی تفاوت از این حادثه به عنوان قضا و قدر الهی می گذشت و به روی خود نمی آورد.
آیا بررسی این حادثه روز بعد از آن با بررسی محل حادثه برای اطلاع رسانی شفاف و ارتباط با خانواده حادثه دیده وظیفه رئیس مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران نبود که وی در شب تار به دنبال قاتل بروکسلی رفته است؟