به گزارش تيتر شهر، امروزه پرداختن به منظر زيبايي شهر به يكي
از اركان اصلي مديران شهري تبديل شده است. چيزي كه به نظر مي رسد در شهرداري تهران
مورد غفلت قرار گرفته و كمتر به آن پرداخته شده است. منظر شهر بر زندگی مردم، نظم روحی
و عقلانی فضاهای عمومی شهر براي مواجهه با نیازهای مردم، از نیازهای روانی و زیباشناسانه
شهر تا خلق محیط مورد نیاز تأثیر می گذارد.
منظر شهر سیستمی زنده است که تجمع جریانات
پیچیده، ساختارها، ارتباطات و مالکان آن را شکل می دهند. به منظور دستیابی به محیطی
سالم، امن، مناسب و زیبا، باید به منظر شهر از لحاظ زیباشناسی توجه اساسی كرد. اما
به نظر مي رسد، شهرداري تهران زيبا سازي را
فقط در رنگ كردن پل ها، در و ديوار، كاشت گل و گياه در پارك ها و بوستان ها مي داند.
در حالي كه رنگ كردن پل ها بيشتر از اين كه با زيباسازي شهر مرتبط باشد با تميزي شهر
در ارتباط است. اكنون در شهري به بزرگي تهران با 12 ميليون نفر جمعيت المان خاصي وجود
ندارد كه نماد اين شهر باشد. وقتي سخن از نماد شهر مي شود، افكار متوجه برج ميلاد مي
شود اما واقعيت اين است كه اين سازه بلند و بي قواره چيزي بر زيبائي تهران نيفزوده
است.
يكي از دلايلي كه مي توان دال بر زشتي شهر تهران دانست، به ميادين
بي هويت و نازيباي شهر بر مي گردد. نمونه بارز آن طراحي ميدان انقلاب بود كه يك بار
تخريب شد و براي بار دوم زماني كه شهروندان انتظار داشتند تا با يك سازه و المان زيباي
شهري مواجه شوند، در نهايت همان ميدان تخريب شده بود كه فقط ظاهر آن تغيير اندكي يافته
بود.
رنگ هاي استفاده شده در ميادين نيز به هيچ عنوان جذاب نيست و
نمي تواند آرامش جلوه بصري شهر را به شهر هديه دهد. هر چه فكر مي كني تا ميدان زيبائي
را مثال بزني چيزي به ذهن خطور نمي كند.در واقع به نظر مي رسد شهرداري تهران هيچ طرح
و برنامه خاصي براي منظر شهري ندارد. شهر تهران بي ضابطه هر روز بزرگ و بزرگ تر مي
شود و هيچ كس به فكر زيبائي اين كلانشهر نيست.
عوامل نازيبائي شهر
يكي از دلايل نازيبائي اين شهر به تركيب ساختمان ها بر مي گردد.
ساختمان ها به شكل منفرد و با ظاهر و تركيبي متفاوت در كنار يكديگر قرار گرفته اند
و وجه شرقي، غربي و شمالي ساختمان ها و سقف بام ها نمايي ندارند و اين خود به نازيبائي
شهر دامن مي زند. وقتي از زواياي مختلف، شهر را نگاه مي كنيد با يكسري ساختمان هاي
نيمه ساخته سيماني مواجه مي شويد كه توي ذوق مي زند. روي بام ها هم وجود يكسري آهن
پاره و آنتن همراه با ايزوگام هاي مشكي چهره زشتي به شهر داده است.
البته منظور اين نيست كه همه ساختمان ها بايد شبيه هم يا متعلق
به يك دوره زماني خاص باشند. اما بايد يك هماهنگي بين آنها وجود داشته باشد. اما در
تهران هر چه نگاه كنيد كمتر هماهنگي بين ساختمان ها مي بينيد. ممكن است يك ساختمان
بسيار زيبا باشد اما در ارتباط با فضاي پيرامونش ناهماهنگ باشد. متاسفانه در تهران
نمي شود يك جا بايستي و در يك چرخش 360 درجه اي يك عامل نا زيبا و يا خرابه را مشاهده
نكنيد.ازسوي ديگر در شهر تهران قوانيني براي نماي ساختمان ها وجود ندارد و هر كس هر
طور كه دلش بخواهد نماي ساختمان خود را انتخاب مي كند. اگر هم قانوني وجود داشته باشد
قطعا رعايت نمي شود.
هزينه هاي گزاف جدول گذاري
علاوه بر اين شهرداري تهران مبالغ بسياري براي پياده رو سازي و جدول سازي هزينه مي كند اما اين كارها را به زشت
ترين شكل ممكن انجام مي دهد.به نظر مي رسد شهرداري با جدول گذاري در سطح خيابان ها
و بزرگراه ها به دنبال هزينه كردن بودجه و كسب سود بيشتر است.همچنين به دليل اين كه
سنگفرش ها بد كار گذاشته مي شوند بعد از گذشت يك سال كنده مي شوند. از سوي ديگر جداول
كار گذاشته شده بسيار زشت و نازيبا هستند و در هيچ كجاي دنيا از اين جداول بزرگ در
سطح خيابان ها استفاده نمي كنند.
حتي اگر اين جداول كاربردي هم داشته باشند به نظر
مي رسد كاربردشان خيلي جدي نباشد و بتوان از راه هاي ديگر نبود آن ها را جبران كرد.در
مجموع مي توان گفت عدم وجود نظم بصري، ترافيك شهري، هرج و مرج در رفت و آمد و نبود
پياده راه و فضاهاي عمومي باعث شده تا تهران چهره زشتي پيدا كند.