ساعت در حدود 9 شب بود ، از کنار موزه بانک سپه به سمت سی تیر در حال حرکت بودم ؛ یادم می آید آن روزها در شهرداری تهران تازه استخدام شده بودم، حرفی به اندازه 13 سال پیش، در تقاطع سی تیر ایستادم تا تاکسی احتمالا از انجا رد شود و من را به سمت میدان حر برده تا آنجا به انقلاب و سپس منزل بروم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که در ابتدای سی تیر تاریکی وهم انگیزی سرتاسر وجودم را گرفت و قبل از انکه بتوانم خودم را پیدا کنم ، توسط دو نفر که از درون خیابان به سمت من دویدند مورد حمله قرار گرفتم و در کسری از دقیقه وسایل من به سرقت رفت و سارقین نیز در تاریکی و خلوتی سی تیر گم شدند.
تیتر شهر: سال ها گذشت تا دست روزگار و در مسیر شغلی من را کارمند منطقه 12 نمود و افتخار خدمت بعنوان مدیر روابط عمومی قلب طهران را یافتم . قلبی که آن روزها بیماری شب مردگی داشت و امروز دیگر چنین نیست . آری خیابانی که سالیانی دورتر کمتر کسی از آن به عنوان خیابان ادیان و موزه ها و تاریخ و غذا نام می برد ، امروز زنده شده بود . بوی زندگی می داد ، نه کالباس و سویس در آن می فروشند و نه روغن های داغ بد بو را به روی زمین ! سی تیر دیگر یک خیابان تاریک و مرده نبود که هر از چند گاهی عده ای معدود به انجا بیایند تا در طول روز شاید موزه ها را رفته و در پارک معلم استراحت کنند و یا حتی به گل رضائیه بروند و در دل تاریخ چای بنوشند ! خیابان سی تیر این روزهایش را دیگر فراموش نخواهد کرد.
مکان رویدادی ویژه که به همت مدیریت شهری تبدیل به پاتوق فرهنگی – هنری و اقتصادی در راه احیا زندگی شبانه شده و امنیت در آن تا پاسی از شب برای خانواده ها و رهگذران فراهم است . خیابانی که موزه ها در آن فعال هستند و توریست های داخلی و خارجی حتما از آن بازدید می کنند . معبری که در آن شما می توانید غذایی سالم در کنار تاریخ میل کنید بی انکه نگران آلودگی و حواشی باشید.
خیابان سی تیر، مرکز تاریخ ساز ایران معاصر این ایام را می گذراند به لطف محبت و اعتماد شهروندان به خادمان خودشان در مدیریت شهری تهران که با امید به فردای بهتر و تلاش به دنبال ایجاد نشاط و سرزندگی در شهر هستند.
مرکزی که روزگاری در تاریکی و سختی می رفت تا گم شود و سرمایه های انسانی و اجتماعی خود را به دست فراموشی بسپارد، دیگر چنین نیست، از بزرگان هنر تا موسیقی در ان ساکن هستند . از استاد چکناواریان تا مرحوم در انجا ساکن هستند.
تلخی آن شب سرد و سخت در ابتدای سی تیر امروز دیگر برای من و بسیاری از خانواده های تهرانی و ایرانی معنایی پیدا نمی کند. حس خوب امنیت در کنار، جنب و جوش شهروندان تهرانی به همراه حضور دیگر دستگاه های خدمت رسان ، وصف ناپذیر است. دقایقی که من و همکارانم که در احیا این کالبد زحمات زیادی متحمل شده ایم و برای انچه در میان این همه نامهربانی به شهر و شهروندان، طعنه ها، کنایه ها و حواشی با همه مشکلات در انجا می گذرانیم و دیدن شادمانی و شور و بازگشت زندگی شهروندان به این جغرافیای بی نظیر هویتی – تاریخی و تفریحی، از همه تلخی های گذشته اش ما را بی نیاز می کند ، بهترین پاداش خدمت است. سی تیر این روزها دیگر فقط یک خیابان ساده نیست، هر چند که نقدهایی نیز دارد اما باید صادقانه گفت: زندگی در ان جریان دارد با همه عناصرش و با همه ادم هایی که یاد گرفته اند هر جا مردم در ان شادی و حس زندگی می کنند ، آنجا را مخدوش در تصاویر معکوس نشان دهند و یا نرفته قضاوت کنند.
امروز سی تیر گل می دهد به پاس زندگی ادیان آسمانی ، به پاس گل رضائیه اش، به پاس موزه های بی نظیرش و به پاس غذاهای لذیذش ، امروز سی تیر مفهوم یک طرح موفق شهری برای بازگشت و احیاء زندگی در قلب طهران است . زندگی که می رفت تا در دل بسیاری از گمشده هایمان، ناپدید شود.سی تیر با همه نقدهایی که دارد می رود تا به یک برند گردشگری در قلب طهران، این کالبد ویژه و محل تولد پاییتخت تبدیل شود به احترام مردم و برای مردم به مرکز گردشگری طهران قدیم .
محمدباقر فرهند
دانشجوی دکترای تخصصی علوم سیاسی ( مسایل ایران )
مدیر روابط عمومی شهرداری منطقه 12 ( قلب طهران)