تاب آوری شهر تهران این روزها دوباره به صدر دغدغه تهرانی ها تبدیل شده است. زلزله 7/4 ریشتری کرمانشاه که خرابی های زیادی را به بار آورد این سوال را در ذهن پایتخت نشینان به وجود آورده است در صورتی که در تهران زلزله بیاید؛ چه حادثه ای به بار خواهد آمد؟ بافت فرسوده، وجود ساختمان های ناایمن، استاندارد نبودن شبکه معابر و ساخت و سازهای غیر مجاز و بدن استاندارد تمام دغدغه هایی است که تهرانی ها از وقوع زلزله در این شهر دارند.
تیتر شهر: برخی بر این باورند که تهران در برابر زلزله احتمالی به طور کامل تسلیم می شود. دلیل این ادعا نیز ساخت و سازهای غیر استانداردی است که در دهه های اخیر در تهران انجام شده است. وقتی بساز و بفروش ها از کار می زنند و شهرداری ها به جای نظارت بر نحوی سلخت و ساز ساختمان ها در پایتخت تنها به دنبال منافع مالی خودشان هستند و سازمان نظام مهندسی نیز به جای نظارت دقیق بر روند ساخت و ساز بیشتر به بنگاه تجاری تبدیل شده است؛ دیگر نباید انتظار داشت که بعد از زلزله چیزی از تهران باقی بماند. دیگر نمیتوان برای تهران هیچ کاری کرد.
برخی بر این باورند که زلزله غرب ایران نمایی کلی از وضعیت حاکم بر ساخت وساز را در کل کشور از جمله شهر تهران نشان داد. دلیل این ناکارآمدی را هم می توان در آییننامههایی دانست که در چارچوب وزارت راه و شهرسازی تصویب میشود که این قوانین به اصطلاح بالا دستی راه را برای انجام تخلفات گسترده در صنعت ساختمان سازی برای برخی از دست اندرکاران باز گذاشته است. وقتی برخی از مهندسان سازمان نظام مهندسی نظارت صوری روی روند ساخت و ساز دارند و با فروش امضا تنها به دنبال به دست آوردن پول از این راه هستند دیگر نباید انتظار داشت که تهران بعد از زلزله به حیات خود ادامه دهد.
سرحدی یکی از اعضای سازمان نظام مهندسی کم کاری مهندسان ناظر را در همان آیین نامه هایی می داند که توسط وزارت راه و شهرسازی تدوین می شود. وقتی وزارتخانه برای مهندس ناظر آییننامه میدهد که باید چهار یا پنج بار بر سر ساختمان برود و تاکید نمیشود که باید به طور دائم بر سر پروژهها باشند، یا وقتی مجری ذیصلاح است ولی شهرداری جلوی آن را میگیرد، چرا وزارت راه و شهرسازی سکوت میکند؟
براساس ماده ۱۰۰ قانون شهرداری ها هر شهروندی که بخواهد ساخت و ساز در این شهر انجام دهد باید از شهرداری مجوز بگیرد. این در حالی است که در این ماده قانونی عنوان می شود اگر تخلفی در بخش کیفیت بناها دید گزارش کند، اما این وظیفه هیچگاه اتفاق نمیافتد، جز اینکه موضوع اضافه بنا باشد. در این مرحله شهرداری حاضر میشود و اگر کسی دو متر اضافه بسازد بالای سر کار میآید.
اگر مهندس ناظر بنویسد ساختمان کیفیت لازم را ندارد اصلا شهرداری توجه نمیکند و اگر مهندس زیاد گیر بدهد او را به شورای انتظامی میبرند و میگویند یا تایید کن یا برو! وقتی هم میگوییم چرا این کار را میکنید میگویند مسکن در رکود است.
از سوی دیگر اگر مهندسی در کل کشور بخواهد درست کار کند، مالک، نظام مهندسی، وزارت راه و شهرسازی و شهرداری جلویش میایستند.
شرایط ساخت و ساز در کشور به سمتی پیش می رود که چهار عامل دخیل در امر ساخت وساز، جز سود به هیچ چیز دیگری توجه ندارند . ه عبارت دیگر مالک از مصالح غیراستاندارد استفاده میکند تا سود بیشتری ببرد. از مهندس ناظری استفاده میکند که سر کار نیاید. رنگ و لعابی به ساختمان میزند که بتواند آن را به قیمت بالاتر بفروشد و وقتی هم خانه آماده میشود شناسنامه فنی ملکی ندارد و خریدار صرفا به رنگ و لعاب ساختمان توجه میکند؛ غافل از اینکه ساختمان از درون بیکیفیت است.
شهرداری، هم ساختمان را نه به عنوان یک کالای ایمن بلکه یک حرکت اقتصادی برای کسب درآمد برای اداره شهر میبیند؛ بنابراین به کیفیت کار ندارد و پول و تراکم و قانونفروشی برایش مهم است.
ساخت برج های تهران روی گسل نیز یکی دیگر از مشکلاتی است که این روزها به یک عامل نگرانی برای پایتخت نشینان تبدیل شده است. گسلی که دیر یا زود فعال خواهد شد و فاجعه انسانی بزرگی را با وقوع زلزله به بار خواهد آورد. این برجها نه تنها تخریب میشود بلکه با توجه به عدم رعایت طرحهای تفصیلی و جامع توسط شهرداری ها که در کوچههای باریک مجوز احداث ساختمانهای ۱۰ طبقه دادهاند، امکان خدماترسانی به آنها هم وجود ندارد. طبق آمار ۶۰ تا ۷۰ درصد مدرسهها و بیمارستانها فرسوده هستند.