تیتر شهر: سن ازدواج در کشور بر اساس قانون 13 سال برای دختران و 15 سال برای پسران تعیین شده است. این در حالی است که در سال 94 حدود 36 هزار و 983 کودک دختر بین 10 تا 14 سال در ایران تن به ازدواج اجباری داده اندکه در این میان تعداد کودکان زیر 10 سال 179 نفر بوده است. همین اعداد و ارقام کافی است تا مرثیه تاریخی دخترانی که بی گناه به مسلخ زندگی هدایت می شوند؛ بعد از قرن ها به شکلی دیگر در مقابل چشمان بسته مسئولان و متولیان تکرار شود.
نکته قابل تامل این فاجعه، ازدواج کودکان زیر 10 ساله ای است که به دلیل نداشتن اوراق هویتی ثبت نمی شود و این کودکان مجبورند تا به زندگی چند همسری مردانی که حکم پدر بزرگ آنها را دارند؛ وارد شوند.
طبق آماری که از سوی معاونت امور زنان و خانواده ریاست جمهوری منتشر شده در سال 95 تنها 5درصد از جمعیت پسران مجبور به ازدواج های زود هنگام شده اند این در حالی است که آمارها از ازدواج 5/5 درصدی دختران در این سال نشان می دهد این در حالی است که طبق این آمار سال 93 سرنوشت غم انگیزی را برای دختران کم سن و سالی که پای سفره عقد نشستند؛ رقم زد و 6/5 درصد از دختران 10 تا 14 ساله را قبل از اینکه دران کودکی آنها به پایان برسد؛ مجبور به ازدواج کرد. به عبارت ساده تر بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال کشور، سال ۹۳، در ۵ سال اخیر بالاترین میزان ازدواج کودکان را نشان می دهد.
مرثیه ازدواج در کودکی برای کودکان زیر 10 سال سوزناک تر است. ردخترانی که هنوز بدن های کوچک آنها برای ورود به دنیای غریب زندگی مشترک آماده نیست و بسیاری از آنها جان خود را در این میان از دست می دهند. آمارها نشان می دهند که در سال ۹۰، ۲۲۰ کودک؛ سال ۹۱ ، ۱۸۷ کودک؛ سال ۹۲، ۲۰۱ کودک؛ سال ۹۳ ، ۱۷۶ کودک و در سال ۹۴ ، ۱۷۹ کودک زیر ۱۰ سال تن به ازدواج داده اند.
اما در این میان استان خراسان رضوی با ثبت 6759 مورد ازدواج کودکان زیر 15 سال رتبه اول را به خود اختصاص داده است. هر چند بیشتر این ازدواج ها بین اتباع بیگانه ای که در این استان ساکن هستند؛ روی داده است. اما قبول کردن ازدواج نزدیک به 7000 کودک در این استان غیر قابل تصور است. البته در این رتبه بندی استان های آذربایجان شرقی با ثبت 3448 مورد ازدواج کودکان رتبه دوم، استان سیستان و بلوچستان با 2355 مورد رتبه سوم، استان خوزستان با 2150 مورد رتبه چهارم را دراین میان از آن خود کرده اند.
شهر تهران نیز در این رتبه بندی آور بی نصیب نمانده است و با ثبت 1742 مورد ثبت ازدواج کودکان زیر 15 سال رتبه هشتم را از آن خود کرده است. بررسی ها نشان می دهد که بیشتر این ازدواج ها در پایتخت در میان حاشیه نشین ها، اتباع افغانی، بنگلادشی، پاکستانی ومهاجران شهرهای دیگر بوده است.
نمونه بارز این اتفاق را می توان در بین جمعیت غربتی و کولی های ساکن در محله هرندی دید که هر سال بهار پدران شوهران دخترکان کم سن و سال خود را مشخص می کنند و آنها را راهی خانه های بخت می کنند.
در ازدواج کودکان، پدران دیگر مجبور نیستند تا جهیزیه تهیه کنند و با قبول کردن این شیوه ازدواج برای دختران خوداز همان کودکی تکلیف فرزندان دختر خود را یکسره می کنند.اما سوال اینجاست که با رواج این شیوه بی رحمانه ازدواج برای دختران آیا مفهومی به نام کانون خانواده و تاثیر مادران در تربیت فرزندان باقی می ماند؟ آیا در آینده ای نه چندان دور باید شاهد جامعه ای نابالغ باشیم که مادر به عنوان عامل تاثیرگذار در تربیت فرزندان خود در کودکی اش گم شده و با تنفر به دوران بزرگسالی نگاه می کند.
چگونه ممکن است که براساس قانون اساسی سن گرفتن گواهی رانندگی را 18 سال در نظر گرفته اند که نشان از ایجاد بلوغ فکری در جامعه دارد اما سن ازدواج را برای دختران 13 و برای پسران را 15 سال و تنها بلوغ جنسی در نظر می گیرند؟ آیا برای تشکیل خانواده در کنار بلوغ جنسی، بلوغ فکری، تربیتی و ... مطرح نیست و این نگاه بنیاد خانواده را دچار تزلزل نمی کند؟
کودکانی که مادر می شوند
مادر شدن زودهنگام مصیبت دیگری است که در انتظار دخترانی است که بین 10 تا 14 سال تن به ازدواج می دهند. آمار ها نشان می دهد که در سال 91، تولد 4 نوزاد از مادران 10 ساله به ثبت رسیده است. شاید در مقابل یک میلیون و 102 هزار و 633 تولدی که در این سال انجام شده، رقم قابل توجهی نباشد؛ اما تصور اینکه از یک نوازد باید یک کودک 10 ساله مراقبت کند؛ واقعا سخت است. براساس آمار سازمان ثبت احوال کشور در سال 91 حدود 4377 تولد برای مادران 15 ساله، 10637 تولد برای مادران 16 ساله، 19881 تولد برای مادران 17 ساله،31494 تولد برای مادران 18 ساله به ثبت رسیده است. آمارها نشان می دهد در این سال تولدهای مربوط به مادران زیر 19 سال 1/8 درصد از کل تولدها بوده است.
پزشکان اعتقاد دارند، احتمال تولد نوزادان مبتلا به کم وزنیکه خود عامل بروز بیمارهایی مانند عفونت، سوء تغذیه، معلولیت های طولانی مانند اختلال بینایی و شنوایی، مشکلات یادگیری و عقب ماندگی های ذهنی است از مادران زیر 15 سال وجود دارد.
یکی دیگر از شاخص هایی که در ازدواج زودهنگام دختران تاثیر گذار است؛ فقر فرهنگی و مادی است. در واقع این دسته از خانواده ها فکر می کنند که ازدواج بهترین راه حل برای محافظت از دختران بوده و علاوه بر آن ازدواج دختر با یک مرد مسن تر می تواند امنیت مالی و اقتصادی بیشتری برای دختر بهمراه داشته باشد و در عین حال از بار هزینه های خانواده نیز کاسته می شود.
این درحالی است که موضوع بچه داری و مادری برای یک دختر نوجوان او را در معرض آسیب های روانی قرار داده و درصد افسردگی را افزایش می دهد ، کشمکش ، فرار از خانه ، روابط نامشروع و در نهایت طلاق از جمله عوارضی است که می تواند دامن این نوجوانان را بگیرد.
در حال حاضر بالاترین میزان طلاق به نسبت ازدواج های همان گروه سنی بین گروه های سنی 15 تا 19 سال و بعد 10 تا 14 سال روی می دهد. اما در سال 91 بیشترین ولادت ثبت شده برای مادران 10 تا 19 ساله در استان های سیستان و بلوچستان با 7/13 درصد، خراسان شمالی 2/11 درصد بوده است.
مرگ و میر مادران کم سن در دنیا
سال 93 بود که موضوع زایمان دختری 13 ساله در بیمارستان ببنت الهدای بجنورد، خبرساز شد. این در حالی بود که در همان سال در این بیمارستان در آبان ماه بیشترین زایمان مادران زیر 15 ساله انجام شده است. ثبت 63 مورد تولد نوزاد از مادران زیر 15 سال که به نسبت سال قبل خود 12 مورد افزایش را نشان می داد؛ حکایت از ان داشت که تنها در این شهر تعداد زیادی از دختران قبل از 15 سالگی ازدواج کرده بودند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی خطر مرگ در دختران زیر ۱۵ سال هنگام زایمان ۵ برابر بعد از ۱۵ تا ۱۹ سال و ۲ برابر زنانی است که بعد از ۲۰ سالگی زایمان می کنند، است.
حتی در آمارهای سازمان بهداشت جهانی هم افزایش در مرگ و میر کودکان زیر ۵ سال مادران جوان دیده شده است. در یک تحقیق علمی که در ۲۰کشور مختلف جهان به عمل آمده، این میزان ۲۸درصد افزایش دارد و احتمال مرگ کودکان زیر یک سال که مادران شان زیر ۱۸ سال سن دارند، ۶۰درصد بیشتر از مادران بالای ۱۹ سال است. متاسفانه آمار سقط جنین نیز در این افراد افزایش پیدا کرده است و طبیعتا انجام چنین سقط هایی غالبا در شرایط غیربهداشتی انجام می شود که می تواند هم باعث مرگ و هم موجب ایجاد عوارض ماندگار در رحم شود؛ این آزردگی ها می تواند همیشه مادر را از لحاظ فیزیکی و روحی رنج دهد.