تیتر شهر- افسانه قانع: خانه هایی که 30 تا 40 متری با سقف های چوبی و دیوارهای کاه گلی. بعد از گذشت 50 سال همچنان امامزاده حسن نگینی پنهان در لابه لای ساختمان های فرسوده و آپارتمان های سر به فلک کشیده محله امامزاده است. بازار این محله هم بزرگ تر شده و به یک راسته تجاری در جنوب غربی تهران تبدیل شده است. اما خانه های قدیمی زیادی در این محله وجود دارند که به خاطر طرح توسعه امامزاده فریز شده اند و ارمغان راه آهن برای این محله معتادانی است که خانه شان حریم ریل راه آهن است. این روزها ساکنان محله امامزاده حسن در برزخی بی پایان زندگی می کنند.
وارد محله امامزاده حسن که می شویم؛ در ابتدا بازارچه شلوغ این محله و مجتمع های تجاری و آپارتمان هایی که نوسازی شده اند؛ این تصور را به وجود می آورند که مشکل فرسودگی در این محله قدیمی موضوعی حل شده است. اما کافی است به لایه های درونی این محله بروید تا با چهره جدی فقر، فرسودگی و آسیب های اجتماعی در حریم ریل راه آهن آشنا شوید. قدم زدن در بازار امامزاده حسن هم کافی است با مشکلات این بازارچه قدیمی آشنا شوید:«...در بازارچه امامزاده حسن بیشتر دست فروش ها کاسبی می کنند، بیرون مغازه ها بساط کرده اند در حالی که این مغازه دارها هستند که باید مالیات بدهند؛ حتی اگر از کار و کاسبی درست و حسابی خبری نباشد... بساطی ها پول به ماموران سد معبری می دهند تا کار کنند...» اما در کنار معضل دستفروش ها که معبر امامزاده حسن را اشغال کرده اند؛ مغازه دارها هم اعتقادی به رعایت حقوق شهروندان ندارند:«... دراینجا مغازه دارها 6 متر مغازه اجاره می کنند و مابقی اجناس خود را در بیرون مغازه می گذارند و مشکلاتی را برای عبور و مرور مردم به وجود می آورد... امامزاده حسن یک مرکز خرید محسوب می شود و در یک سال و نیم اخیر کاسبی در این محدوده بی رویه شده است و مغازه دارها از حریم خود تجاوز کرده اند... شهروندان برای کاسب ها اهمیتی ندارد... 2 سال پیش با مشکلات زیادی که وجود داش توانستیم، کف این بازار را سنگ فرش کنیم... اما انگار نباید اهالی محله و ساکنان حاشیه این بازار آرامش داشته باشند...»
جایگزینی مجتمع های تجاری به جای خانه های مسکونی
داخل کوچه های منتهی به بازارچه خرابه ای به بزرگی یک محله وجود دارد. آوارهایی که حتی تا مقابل خانه های ساکنان همچوار بازارچه پیشروی کرده است و بلدوزرها مشغول خاک برداری هستند: «... یک سرمایه گذار به این محله آمد و پشت راسته بازار امامزاده حسن 20 تا 30 تا خانه را خراب کرد. قول داد تا تمام این خانه ها به یک مجتمع تجاری بزرگ تبدیل شود..... اما کوچه ها آنقدر تنگ و باریک است که معلوم نیست پارکینگ این مجتمع تجاری چگونه می خواهد تامین شود... حداقل 100 تا مغازه قرار است دراین پاساژ درست شود و معلوم نیست که چه جوری می خواهند پارکینگ مغازه ها و مردمی که می خواهند خرید کنند را تامین کنند.. مردم این محله بضاعت مالی ندارند و انبوه سازان هم از این فرصت استفاده می کنند تا املاک مسکونی این محله را تبدیل به پاساژ کنند... اینجا خانه ها 30 تا 40 متری بود که یک سرمایه گذار تمامی این خانه ها را خرید تا تبدیل به پاساژ کند... قرار شده تا یک سوم خانه ها را مغازه دهد... به عنوان مثال اگر 40 متر خانه داشته 10 تا 15 متر مغازه به مالکان می دهد... »
آنطور که اهالی محله می گویند از قدیمی های محله امامزاده حسن تنها 15 خانوار بیشتر در محله زندگی نمی کنند و مابقی از این محله مهاجرت کرده اند:«... بیشتر اساکنان این محله کارگر هستند... در این محله ملک متری دو میلیون تومان است... در این محله می توانید خانه 20 متری هم پیدا کنید... خانه ای که یک اتاق دارد و در بالای آن حمام ودستشویی قرار گرفته است... خانه هایی که حتی آسمان در حیاط کوچک آنها مشخص نیست... خانه ای با بر سه متر در 5 متر که بیشتر از آنکه به خانه شبیه باشد به قبر شبیه است... کجای تهران دیده اید در دو طبقه یک اتاق وجود دشته باشد...»
محله در تسخیر موش ها!
موش های بزرگ و کوچک امان مردم محله امامزاده حسن را بریده است. موش هایی که شب و روز در زیر پای عابران و سکنه جولان می دهند و ترس را به دل آنها می اندازند:«...موش های محله زمین را سوراخ کرده اند. در این کوچه به قدری موش است که گربه ها از دست موش ها فراری هستند... قبلا در خانه های اینجا آب انبار وجود داشت که الان روی تمامی این آب انبارها را پوشانده اند... به یاد دارم که جوی های اینجا خزه داشت در قدیم وقتی از فشاری آب وارد این جوی ها می شد؛ با ظرف آب را به آب انبارها می ریختیم... به خانه های فرسوده این کوچه را که در طرح توسعه امامزاده حسن قرار دارد؛ شهرداری جواز ساخت نمی دهد... سازمان اوقاف برخی از خانه های کوچه های پشت امامزاده را خریده است و بعد از تخریب شهرداری آن را آسفالت کرده است... موش ها زمین خانه های مخروبه و قدیمی این محله را سوراخ کرده اند... مردم دوست دارند تا خانه های فرسوده خود را بسازند اما به دلیل اینکه در طرح توسعه امامزاده قرار دارد؛ نمی توانند نوسازی کنند... کوچه شهید قاسمی نزدیک امامزاده قرار دارد...خانه های مخروبه در این محله زیاد است... خانه های که صاحبان آن دیگر نمی توانستند در آن به دلیل فرسودگی و وجود موش های بزرگ زندگی کنند؛ به حال خود رها شد... موش های بزرگی که گربه های محله از آن می ترسیدند... یک بار دیدم 9 تا گربه دورنشسته بودن و یک موش داشت غذای گربه ها را می خورد... خانه حسن سه گوش پر بود از موش های بزرگ که از داخل زمین به محله می آمدند... این خانه را اوقاف خرید... می گفتند خانه های این کوچه در طرح توسعه فضای سبز امامزاده قرار دارد؛ اما چون اوقاف پول ندارد؛ خانه ها فریز شده است.
محله ای بدون پارکینگ
در برخی از کوچه های امامزاده حسن خانه های زیادی تجمیع و به آپارتمان های بزرگ آن هم در معبرهای تنگ و باریک تبدیل شده اند. مجتمع هایی که حتی بعد از نوسازی نتوانستند مشکل پارکینگ را در این محله قدیمی حل کنند:«... برخی از خانه های محله نوسازی انجام شده است... خانه های 30 تا 40 متری زیادی با هم تجمیع شدند و تبدیل به مجتمع های آپارتمان شدند... همین مجتمعی را که الان می بینید؛ در قدیم دو تا کوچه باریک پر از خانه های کوچک بود که با هم تجمیع شدند... مشکل مجتمع ها آپارتمانی این محله نبود جای پارک کافی است... سازندگان تنها نیمی از جای پارک مورد نیاز را تامین می کنند و جریمه نیمی دیگر را به شهرداری می پردازند... اینطوری برای آنها به صرفه است و به همین دلیل مشکل جای پارک در این محله وجود دارد...»
خبری از شبکه فاضلاب شهری نیست!
هر چند محله امامزاده حسن به شبکه فاضلاب شهری پیوسته است؛ اما هنوز این شبکه فاضلاب در محله کارآیی ندارد و تمامی فاضلاب خانه ها روانه جوی ها می شود:«...شبکه فاضلاب به این محله کشیده شده اما هنوز کل محله به این سیستم متصل نشده است... از سوی دیگر همسایه ها هم بهداشت را رعایت نمی کنند و زباله ها را داخل جوی ها و یا کنار پیاده راه ها رها می کنند... موش در این محله زیاد است و شب ها که بیرون می رویم موش ها زیر پایمان رژه می روند... خانه های قدیمی ساز است و موش ها برای ساختمان های قدیمی است... قبلا به شهرداری گفته بودم و یکسری تله گذاشته بودند وکم شده بود اما وقتی خانه های قدیمی خراب می شود تا نوسازی شود؛ دوباره سر و کله موش ها پیدا می شود... روی جوی خیابان اصلی را شهرداری پوشانده است...ما پیشنها داده بودیم تا جوی ها را سرپوشیده کنند و شیب به آن بدهند تا آب جوی ها حرکت داشته باشد... هر 30 متر هم یک دریچه گذاشته اند تا پاک سازی کنند؛ از این دریچه ها فقط اطراف جوی را از داخل می توانند تمیز کنند... این جوی های سرپوشیده محل زاد و ولد موش هاست...این کار را در خیابان امین الملک انجام داده اند.... پیمانکار می گوید که جوی ها را تمیز می کند.... اما این کار را انجام نمی دهد ما گفتیم روی جوی ها را بپوشانند و هر 50 متر یک لوله بگذارند تا فاضلاب عبور کند. به جای نظافت باید جوی ها را پر کنند....»
خانه های بساز و بفروش ناایمن
غیر ایمن بودن آپارتمان هایی که انبوه سازان در محله امامزاده حسن ی سازند؛ یکی دیگر از مشکلاتی است که در این محدوده وجود دارد:«... ملک هایی که بخش خصوصی می سازد فقط بساز وبفروش است و به ایمنی و مقاوم بودن آن توجه نمی شود. برخی از خان های این محله دو ساله ساخته شده اند و مشکلات ایمنی دارند....»
نبود پل های آهنی روی جوی های محله هم عامل دیگری است که باعث بلا استفاده ماندن پارکینگ های آپارتمان های نوساز شده است:«...یکی ازمشکلات محله نبود پل های آهنی روی جوی های محله است... ماشین ها داخل این جوی ها می افتد هر چقدر هم که به شهرداری می گوییم، روی جوی ها پل نمی گذارد.... شهرداری در مملکت ما پول فرانسه را می گیرد؛ اما امکانات بنگلادش را می دهد....»
روی تیر برق نزدیک خانه هایی که در طرح توسعه امامزاده قرار دارد؛ وجود سیم خاردارها تنها مانعی است تا دزدان وارد خانه فرسوده اهالی نشوند:«...در خانه هایی که داخل طرح توسعه امامزاده قرار دارد روی تیر های برق نزدیک خانه ها سیم خاردار زده شده است تا دزدها از این تیر برق به داخل خانه ها نروند... اکثر ساکنان این کوچه ها افغانی هستند... 40 سال است که سازمان اوقاف قرار است تا خانه های داخل طرح توسعه امامزاده را بخرد و این کار را انجام نداده است و شهرداری هم به خاطر این طرح نمی تواند مجوز نوسازی بدهد... محله امامزاده حسن در حریم راه آهن قرار دارد. و ریل راه آهن در آن سوی محله بود... همین جا یک کوچه باریکی قرار داشت که به سمت ریل راه آهن بود که بعد راه آهن خانه های اینجا راخرید و خراب کرد و این زمین خاکی را برای اهالی محله به یادگار گذاشت....»
معضلات محله در حد هلوکاست است!
دعواهای آخر شب همسایه ها در محله امامزاده یحیی به خاطر افتادن خودروهایشان به داخل جوی های بدون پل است که آرامش را از اهالی محله گرفته است:«... مشکلات داخل جوی افتادن ماشین ها واقعا معضل بزرگی است که در این محله وجود دارد...شهرداری پل بسازد که این کار را انجام نداده است.... زمینی که در حریم ریل راه آهن قرار دارد با وزیدن باد خاک آن بلند شده و وارد خانه هایمان می شود... خانه های نیمه کاره رها شده در این محل نیز زیاد است... خانه هایی که به محلی برای تجمع معتادان، زباله دانی و یا گربه ها تبدیل شده است... مردم هم زباله های خود را داخل جوی های آب می ریزد که باعث افزایش موش و گربه داخل محله می شود... اینجا ساختمان سازی انجام شده؛ اما فرهنگ سازی نشده است... همین خانه نیمه کاره زمانی محل تجمع معتادان بود که صاحب آن یک در برای آن گذاشت... الان شکایت از این ساختمان حقوقی شده است...»
وقتی صحبت از مشکلات محله امامزاده حسن به میان می آید؛ ساکنان این محله حرف های زیادی برای گفتن دارند:«...مشکلات این محله معضل نیست، هلوکاست است... پشت خانه های ما ریل راه آهن قرار دارد که معضل بزرگی است سوال ما این است که آیا شهردار منطقه می تواند در این محله زندگی کند؟ در همین زمین های حریم راه آهن معتادان و مواد فروشان شب ها حضور دارند.... پیشگیری بهتر از درمان است و درهمین زمین راه آهن تابه حال چند تا جنازه پیدا شده است... صدای ما به گوش کدام مسئولان می رسد؟ مسئولی که زد و بند می کند یا مسئولی که کار می کند؟ چقدر برای سنگ فرش های این محله هزینه شده است و الان ماشین های بزرگ در حال ساخت و ساز هستند و سنگ فرش هارا از بین برده اند... ساخت و ساز قبلا در این محله خوب بود اما الان متوقف شده است... شب ها معتادان پشت ماشین هایمان شروع به مصرف مواد مخدر می کنند و از نظرمشکلات اجتماعی خیلی تحت فشار هستیم...»
کسی به فکر ما نیست؛ خدا کاری بکند
حریم ریل راه آهن شب ها به قتلگاه زنان ومردانی تبدیل شده است که برای اقامه نماز می خواهند به مسجد این سوی محله بروند:«... مردم آن سوی محل که می خواهند به مسجد این سوی محله بیایند محبور هستند تا از محدوده ریل راه آهن رد شوند و در حاشیه راه آهن موتور سواران با سرعت تردد می کنند تا به الان دو نفر جان خودرا در این محدوده از دست داده اند و من هم با موتور تصادف کردم و پایم شکست... ای کاش مسئولان یک چراغی در اینجا بگذارند تا مردم جان خودشان را برای رفتن به مسجد از دست ندهند... چند بار هم نامه نوشتیم و شهرداری اقدام نکرد. خانم ها از آن سوی حریم ریل می خواهند به این سوی محله بیایند می ترسند... شب ها تاریک است و ماشین ها با سرعت می روند و به عابران می زنند...»