به گزارش تیتر شهر: «دوستای عزیز، طی این روزها خبرها و شایعات زیادی درباره همکاری من با شبکه جِم در فضای مجازی پخش شده که لازم میدونم از این طریق اعلام کنم که این اخبار به هیچ عنوان صحت نداره و بنده هیچگونه قرارداد و تصمیمی مبنی بر همکاری و حتی آشنایی با مدیران این شبکه را نداشته و ندارم...»
این پست موقت بازیگری است که چند روز بعد با رونمایی از عکسهای بدون حجابش در فضای مجازی، از پیوستن به شبکه ماهوارهای فارسیزبان و ادامه فعالیت حرفهای در آن سوی آبها خبر داد.
داستان مهاجرت بازیگران ایرانی به شبکه جم ابتدا با شایعههایی شبیه این آغاز و اندکی بعد به خبری پرتکرار به ویژه در فضای مجازی تبدیل شد. حدود یک سال پیش بود که انتشار عکسهای بدون حجاب و اصطلاحا منشوری چند بازیگر جوان کلی جنجال به پا کرد تا جایی که برخی احتمال دادند صفحههای شخصی این بازیگران هک شده باشد اما خیلی زود مشخص شد داستان از جایی دیگر آب میخورد و شبکهای که تا پیش از آن با دوبله و پخش سریالهای چند صد قسمتی ترکیهای دل مخاطبان ایرانی را برده بود، قصد دارد جنس صد درصد وطنی تولید و برای تماشاگران پخش کند.
طببعی است که تولید فیلم و سریال بدون کارگردان ممکن نیست. از همین رو، فیل گروهی از فیلمسازان هم یاد هندوستان کرد و به تدریج پای آنها به شبکه جم باز شد. پس از بازیگران جوان، عدهای از بازیگران قدیمی و پیشکسوت هم به جمع همتایان جوان خود در ترکیه پیوستند و به میان آمدن نام برخی از مطرحنرین بازیگران سینمای پیش از انقلاب، ترکیب مورد نیاز مدیران جم برای تولید و پخش سریال و فیلم کامل شد اما آنچه تا امروز از حاصل کار این گروه روی آنتن جم رفته، ثابت میکند پیشبینی گروهی از کارشناسان درست بود؛ نگران نباشید، اتفاقی نمیافتد!
آنچه پیش رو دارید، مروری است بر نام و پیشینه برخی از آنها که برای آب ریختن به آسیاب شبکه جم، جلای وطن کردند و به ترکیه رفتند. هر چند هر کسی حق دارد برای آینده و زندگی خود برنامهریزی کند و تصمیم بگیرد اما به نظر میرسد انتهای راهی که به ویژه بازیگران جوان در پیش گرفتهاند، هر چه باشد، خوشبختی نیست و جامی که مدیران این شبکه به دست آنها دادهاند، پر از خالی است.
فیلمسازان
مهدی مظلومی: کارگردانی که خیلی زود با سریال تماشایی و ماندگار «بدون شرح» یا همان هفتهنامه به گلنشسته «شهر قشنگ» جایگاه خود را در عرصه طنز تثبیت کرده بود، خیلی زود هم با یک سقوط آزاد این جایگاه را از دست داد و هرگز نتوانست موفقیت تنها مجموعه دوستداشتنی خود را تکرار کند. «کمربندها را ببندید» با وجود بهره بردن از ستارههای اصلی «بدون شرح» یعنی فتحعلی اویسی و امیر جعفری یک شکست کامل بود و امروز دیگر کسی حتی داستان و بازیگران «بانکیها»، «تهران پلاک یک» و... را به خاطر نمیآورد. مظلومی که پس از ناکامی در تلویزیون راه سینما را در پیش گرفته بود، آنجا هم به توفیق نرسید و در نهایت ترجیح داد به دعوت شبکه جم پاسخ مثبت بدهد. حاصل کار او ساختن چند و فیلم سریال بسیار ضعیف و آبکی مثل «پیادهروهای خالی» و «منو تنها نذار» با حضور بازیگران مهاجرتکرده است که بیش از همه نشان داد سینما و تلویزیون ایران با رفتن مظلومی چیزی از دست نداده است. او پیش از ترک وطن سریال «سیگنال موجود است» را برای تلویزیون ساخته بود که به دلیل ضعف ساختاری، راهی به آنتن نیافت و راهی شبکه نمایش خانگی شد. هر چند پیوستن کارگردان سریال به شبکه جم، سرنوشت این پروژه را هم تحت تاثیر قرار داد.
سعید ابراهیمیفر: کارگردانی که با «نار و نی» در اواخر دهه 60 مدیران سینمای مضمونزده آن سالها را به کشف یک استعداد تازه امیدوار کرده بود، در مدت حدود دو دهه فعالیت حرفهای فقط دو فیلم دیگر به نامهای «مواجهه» و «تکدرختها» ساخت و همه امیدها را ناامید کرد. او که از فیلمسازی خیری ندیده بود، رو به بازیگری هم آورد و مهمترین نقش خود را همین اواخر در فیلم تحسینشده «ماهی و گربه» به کارگردانی شهرام مکری ایفا کرد. ابراهیمیفر که سریال نوروزی «عید آن سالها» را هم در کارنامه دارد، بعد از مظلومی دومین کارگردان پیوسته به جم لقب گرفت و «آبی عشق» را برای این شبکه ماهوارهای فارسیزبان ساخت.
احمدرضا گرشاسبی: «کارگردان متعهد و ارزشی به جم پیوست!» این مهمترین عبارت و کلیدواژهای است که با گوگل کردن نام گرشاسبی در اینترنت مییابید. فیلمساز 58 ساله که پروژه تاریخی «اینجا شهر دیگری است» را با موضوع ماجراهای منتهی به ضربت خوردن حضرت علی(ع) با هزینهای حدود یک و میلیارد و 200 میلیون تومان ساخته بود، پس از فروش سه میلیون تومانی آن در اکران عمومی، به معنی واقعی کلمه افسرده شد و از زمین و زمان گلایه کرد. گرشاسبی پس از حدود 15 سال کنارهگیری از سینما قصد داشت با «اینجا شهر دیگری است» تولدی دوباره داشته باشد که نشد و اگر احتمالا هر کدام از ما هم جای او بودیم، به نخستین پیشنهاد همکاری پاسخ مثبت میدادیم. گفته میشود گرشاسبی مدتهاست به جم پیوسته و در حال سبک و سنگین کردن پروژههاست تا شاید یکی از بیموردترین داستانها را مقابل دوربین ببرد!
محمدتقی راوندی: درباره این فیلمساز 44 ساله میگویند او نخستین کسی است که به ترکیه رفت تا برای جم فیلم و سریال بسازد. هر چند در ایران کارنامهای درخشان نداشت و مشخص نیست مدیران جم بر اساس کدام سابقه او را برای همکاری دعوت کردهاند. ضمن اینکه در این چند سال نامی از راوندی در محصولات شبکه جم به چشم نخورده و شاید هم مثل گرشاسبی در حال ارزیابی شرایط برای ادامه همکاری است!
بازیگران
بهروز وثوقی، بهمن مفید، مرتضی عقیلی: بازیگرانی که در دوران اوج فیلمفارسی در سینمای پیش از انقلاب برای خود نامهایی بزرگ و معتبر بودند، حالا به بازی در فیلمها و سریالهای جم رضایت دادهاند. از آنجا که به نظر میرسد شرایط بازگشت این بازیگران به ایران هرگز فراهم نمیشود و در سینمای آمریکا و اروپا هم نقشی مناسب سن و سال و جایگاه آنها وجود ندارد، شاید همین نقشهای معمولی ساختههای جم بتواند آبی باشد بر آتش عطش بازیگری آنها. هر چند وثوقی حدود پنج سال پیش در «فصل کرگدن» بهمن قبادی در کنار مونیکا بلوچی نقش اصلی را ایفا کرده بود.
مانی کسراییان: جوانی که سال 76 در «بانوی اردیبهشت» رخشان بنیاعتماد به نقش پسر مینو فرشچی ظاهر شده و چشمها را خیره کرده بود، چهار سال بعد در مجموعه تلویزیونی «داستان یک شهر» ایفای یکی از نقشهای اصلی را بر عهده گرفت و موفق هم شد. در کارنامه کسراییان 40 ساله بازی در فیلمهای سینمایی «عشق طاهر»، «هفت پرده» و «مانی و ندا» به چشم میخورد و آخرین کار او پیش از مهاجرت، ایفای نقشی کوتاه در نخستین تجربه کارگردانی شهاب حسینی یعنی «ساکن طبقه وسط» بود. این بازیگر شیرازی که چهرهای به اصطلاح کودکنما هم دارد، در شبکه جم به نقش خلافکاران ظاهر میشود که اصلا به چهره و صدایش نمیخورد.
صدف طاهریان: آنچه در پیشانی این گزارش خواندید، حرفهای همین بازیگر پیش از ترک ایران به مقصد ترکیه بود. طاهریان که فیلم اکراننشده «یتیمخانه ایران» به کارگردانی ابوالقاسم طالبی را در کارنامه دارد، تازه وارد مسیر موفقیت در سینمای ایران شده بود که ترجیح داد در 30 سالگی، پلههای موفقیت را با بازی در محصولات جم با شتاب بیشتر بالا برود. او بلافاصله پس از ورود به ترکیه چند عکس با ستارههای سرشناس موسیقی و سینمای این کشور هم در فضای مجازی منتشر کرد شاید به نشانه اینکه خروج از ایران خیلی زود درهای خوشبختی را به رویش باز کرده است! طاهریان جوان در «محمد رسولالله(ص)» مجید مجیدی هم نقشی کوتاه ایفا کرده بود و بیش و پیش از هنرنمایی در سینما، با عکسهایش در فضای مجازی خبرساز و جنجالی بوده است.
چکامه چمنماه: جزو بازیگران جوان و پرکار سینما بود و به همین دلیل، خیلیها خبر خروج از ایران و پیوستن او به شبکه جم را باور نمیکردند. هر چند این شایعه خیلی زود مُهر حقیقت دارد خورد و چمنماه در اولین فرصت در آثار جم مقابل دوربین رفت. او هم مثل کسراییان زاده شیراز است و هر دو در «جایی دیگر» مهدی کرمپور ایفای نقش کردهاند. چمنماه بازی در سینما را سال 77 با «بودن یا نبودن» کیانوش عیاری آغاز کرد و از آن به بعد، به طور میانگین هر سال در یک فیلم ظاهر شد. ضمن اینکه حضور در «ستارههای سربی» و «پرواز در حباب» باعث شد به چهرهای آشنا برای مخاطبان تلویزیون تبدیل شود. «پایاننامه» و «اعترافات ذهن خطرناک من» آخرین فیلمهای سینمایی او در مقام بازیگر است. چمنماه جزو نخستین بازیگرانی بود که پیشنهاد جم را پذیرفت و به ترکیه مهاجرت کرد.
رابعه اسکویی: وقتی خبر پیوستن او به شبکه جم منتشر شد، خیلیها نگران سرنوشت فیلمها و سریالهایی بودند که او روی آنتن یا در نوبت پخش داشت؛ بازیگری که در مدت حدود 15 سال فعالیت حرفهای بیش از 20 فیلم بازی کرد و با «سگکشی» بهرام بیضایی نامزد دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شد. اسکویی که در تلویزیون هم بسیار فعال بود، سال گذشته با «نیمهشب اتفاق افتاد» را در بخش مسابقه جشنواره حضور داشت و این روزها «دزد و پری» را روی پرده سینماها دارد. در هر حال، کسی نمیتواند کتمان کند که این بازیگر به دلیل داشتن ویژگیهای متمایز همیشه مورد توجه فیلمسازان بود. هر چند در اقدامی عجیب و ناگهانی سرنوشت خود را به شبکه جم گره زد و در نخستین اقدام، در «پیادهروهای خالی» این شبکه در کنار مرتضی عقیلی به نقش یک زن لال ظاهر شد. گفته میشد او با مدیران جم به مشکل خورده و احتمال دارد عطای ماندن در ترکیه را به لقایش ببخشد.
پردیس افکاری: شاید هنوز خیلیها او را با نقشی که سالها پیش در «فکر پلید» ایفا کرد، بشناسند. افکاری که زمانی از بازیگران پرکار تلویزیون و سینما بود و جان میداد برای نقشهای اکشن و منفی، این اواخر چند بار زبان به گلایه گشود و از شرایط نامناسب فعالیت به ویژه برای زنان میانسال شکوه کرد، ظاهرا همزمان داشت زمینه را برای ورود به جم فراهم میکرد. شاید خیلیها ندانند که او جزو عروسکگردانان مجموعه خاطرهانگیز «هادی و هدی» هم بوده است. افکاری با «کیفر» و «در مسیر زایندهرود» با حسن فتحی و در «حلقه سبز» با ابراهیم حاتمیکیا همکاری کرد و بازیگر سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» و فیلمهای «بانی چاو» و «پنجاه روز التهاب» بود. موردی که درباره مهاجرت این بازیگر 52 ساله به ترکیه بیش از دیگران به چشم میخورد، لطفی است که داشتن حجاب به برخی بازیگران از جمله افکاری میکند!
رامسین کبریتی: اوایل دهه 80 با بازی در نقش نهچندان پررنگ دستیار سربازرس در سریال ماندگار «شب دهم» حسن فتحی، شناخته شد و شاید مهمترین نقشی که در تلویزیون ایفا کرد، دوگانه «ستایش» در کنار داریوش ارجمند بود. کبریتی هرگز بازیگری مهم و پرکار نبود و به همین دلیل میتوان حضورش را در جم به نوعی توجیه کرد. هر چند، آنقدرها هم بیکار و بدون پیشنهاد نبود که از سر ناچاری بازی در آثار این شبکه را پذیرفته باشد.
بهارک صالحنیا، هرمز سیرتی، بنیامین احمدی، سارا باهنر و دیگران: سیرتی از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون ایران است که شاید نامی چندان آشنا نداشته باشد اما خیلیها چهرهاش را میشناسند. حضور او در جم بدون سر و صدا بود و بدون جنجال در فضای مجازی، ناگهان سر از سریال تازه مظلومی درآورد. رد صالحنیا را هم در سینما و تلویزیون باید با ذرهبین بگردید و پیدا کنید؛ بازیگر نقشهای فرعی چند سریال در حد رد شدن از مقابل دوربین یا در بهترین حالت، گفتن یکی دو جمله! احمدی هم بیش از همه با بازی در نقش یکی از زندانیان کرد در «چ» ابراهیم حاتمیکیا شناخته شد و بلافاصله به جم رفت.