به گزارش تیترشهر: گاهی حوادث با شخصیت ها چنان پیوند می خورد که نبودنشان
در یک بستر تاریخی غیر قابل تصور است. رویدادی که در زمستان سال 57 رقم خورد شخصیتی
را به همگان معرفی نمود که گویی انقلاب بدون آن معنای دقیقی ندارد. کسی که از سال های دور درکنار حضرت امام خمینی (ره) فعالیت نمود و پس از سقوط رژیم پهلوی نیز
لحظه ای از پا ننشست تا زمانی که عمرش به پایان رسید.
آیت الله هاشمی رفسنجانی هرچند
82 سال زندگانی پرفراز و نشیبی داشت اما 37 سال از این عمر با برکت، زمانی را متفاوت
از تمامی دوران ها سپری نمود. وی چه در دوران انقلاب چه در دوران جنگ و چه پس از رحلت حضرت
امام (ره) اقداماتی متعدد و تاثیرگذار انجام داد که بررسی و تحلیل هر کدام از آنها سال
ها زمان می خواهد تا شخصیت هاشمی در بستر انقلاب به خوبی بازخوانی شود اما به طور
کل ویژگی بارز وی شجاعت و تیزهوشی بود که در بزنگاههای تاریخی توانست عرصه های نوینی
را پیش روی انقلاب بازگشایی و بازگویی کند.
هرچند نظر متعددی درخصوص شخصیت آیت الله هاشمی وجود دارد
اما هیچ کس نمی تواند منکر آن شود که اگر در شرایط مهم و تعیین کننده، وی "انقلابی"
ورود نمی کرد مشخص نبود سرنوشت نهضت و انقلاب اسلامی به کجا کشیده خواهد شد. هاشمی بلد بود که در چه زمان چگونه وارد میدان شود، دهه 60 هاشمی با دهه 90 او بسیار متفاوت است او در هر زمان لسان منطبق با شرایط را برگزید و توانست چهره ای نرم و منطقی از افراد انقلابی ارائه دهد.
هاشمی در دوران پیروزی انقلاب
آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی
در خاطرات خود بسیاری از حوادث انقلاب را روایت کرده است و از معدود مهره هایی بود که از نزدیک رخدادها را بازگو کرده است. وی در دهه 30 با حضرت امام خمینی(ره) در قم آشنا
شد و تا دهه 50 در کنار ایشان بود، نزدیکی وی با حزب موتلفه اسلامی سبب شد تا آیت الله
هاشمی حلقه واصله میان تو گروه مبارز علیه رژیم پهلوی شود. وی از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۵۷، ۷ بار و مجموعاً ۴ سال و
۵ ماه به جرم فعالیت مخفیانه علیه حکومت پهلوی به زندان افتاد و در آن زمان بود که
به عنوان یک انقلابی تاثیرگذار مشهور شد. اما ماموریت اکبر هاشمی رفسنجانی از همان
ساعات اولیه پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و تا 19 دی 1395 ادامه یافت.
اولین ماموریت
وی عضویت در شورای مرکزی انقلاب بود که به عنوان حلقه نخست مسئولین اجرایی انقلاب یاد
می شود. شخصیت هاشمی رفسنجانی در دهه 60 یک شخصیت ممتاز انقلابی است به نحوی که اگر
یک فرد زیرک و سیاس را بخواهند مثال بزنند با شخصیت وی و تاثیرگذاری های بسیار متمایز
هاشمی در دهه نخست انقلاب قیاس می کنند. هاشمی بدون هیچ مصلحت اندیشی و منفعت طلبی
تنها با هدف پیشروی و موفقیت انقلاب موضع گیری نمود و شبانه روز خود را وقف فعالیت
هایش کرد به طوری که حضرت امام فرمودند هیچ کس برای من هاشمی نمی شود.
هاشمی در طی
37 سال در کنار دو رهبر انقلاب اسلامی همیشه حضور داشت و فعالیت هایماندگاری را در
تاریخ ثبت کرد. حضرت امام خمینی می
فرماید:خدا انصاف بدهد به آنهایی که انحصارطلب بودند و میخواستند بهشتی و خامنهای
و رفسنجانی را از صحنه خارج کنند.(امام خمینی (ره) در سال ۱۳۶۰) مرحوم مدرس که به امر
رضاخان ترور شد از بیمارستان پیام داد «به رضاخان بگوئید من زنده هستم».
مدرس حالا
هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند. بدخواهان باید بدانند هاشمی زندهاست
چون نهضت زندهاست. آمریکا و دیگر ابرقدرتها بدانند ملت ما زندهاست... من به آقای
هاشمی فرزند برومند اسلام تبریک میگویم که در راه هدف تا نزدیک شهادت به پیش رفته
و سلامت و ادامه خدمت ایشان را از خدای تعالی خواستارم.(صحیفه امام، جلد ۷، صفحه
۴۹۵) از این دست بیانات نشان می دهد تا چه اندازه هاشمی به رهبر کبیر انقلاب نزدیک
بوده و مسئولیت بزرگی بر دوش داشته است.
در بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب در سال
69 آمده است: امام نهایت اعتماد و اطمینان را به رئیس جمهور ما – آیت الله هاشمی رفسنجانی
– داشتند. امروز بحمدالله در راس دستگاههای اجرایی کشور، کسی است که امام در تمام
طول دوران انقلاب و قبل از آن و بیشتر از همه بعد از انقلاب تا لحظهٔ وفاتشان، نهایت
اعتماد و اطمینان را به او داشتند. رئیس جمهور ما، ایشان کسی است که اینقدر مورد اعتماد
امام بود، اینقدر به امام نزدیک بود، حرفهای امام را بیشتر از آنها شنیده، درد دلهای
امام را بیشتر از دیگران شنیده و خبر دارد.(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با آزادگان
، ۱۱ مهر ۱۳۶۹)
مردی بزرگ از سابقین اول انقلاب و از حواریین و انصار دیرین امام راحل.
عالمی متفکر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمانشناس، مجاهدی خستگینشناس، برادری مهربان
برای ضعیفان و مدیری کاردان برای کشور. بنده از سال ۳۶ ایشان را از نزدیک میشناسم
و در میدانهای مختلف، با هم و در کنار هم بودهایم. با هم کار و با هم فکر کردهایم.
این آزمایش برای ایجاد اعتماد در انسان کافی است. من در همه این مدت، ایشان را در راه
خدا، در راه حقیقت، در راه اعتلای کلمه دین و پیشبرد اهداف اسلامی مشاهده کردم و هرگز
ایشان را از این راه جدا و منحرف ندیدم. (بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ 12 مرداد
1372)
هاشمی در دوران جنگ
هر چه انقلاب به پیش می رود مشکلاتش پیچیده تر
می شود و این مسئله کار هاشمی را به عنوان یکی از پرچمداران انقلاب سخت تر می کند.
با آغاز جنگ هاشمی مسئولیت های مضاعفی را بر عهده گرفت به نحوی که وی هم در سمت
ریاست مجلس بود و هم به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در جبهه ها حضور می یافت. در
این میان حفظ وضعیت ثبات در میدان سیاسی کشور و نقش تاثیرگذارش در ایجاد آرامش
نسبی در زمان اوج جنگ یکی از مهمترین کارهایی بود که وی در میدان سیاست داخلی
انجام داد از طرفی وی کسی بود که فرمان دفاع مقدس را به دست داشت و با مشورت حضرت
امام خمینی(ره) کارها را پیش می برد.
تلاش شبانه روزی وی دفع خطر از کشور کاهش
فشارهای جنگ همیشه ادامه داشت تا این که در سال 67 قطع نامه 598 پذیرفته شد. هرچند
درخصوص مسائل اجرایی و فرماندهی جنگ اختلاف نظرهای شدیدی وجود دارد اما در تمامی
این ادوار آیت الله هاشمی یک طرف قضیه بوده
است و نمی توان نظرات و تصمیمات او را نادیده گرفت. در شرایط جنگ او توانست
خطوط منظمی از سپاه و ارتش را در کنار هم ایجاد کند و این اتحاد وهمبستگی شرایط
پیروزی را تقویت کرد. اما در تمامی گردنه های سخت حضور به عنوان یک پشتیبان برای
ولایت فقیه ستودنی و قابل ستایش است.
هاشمی پس از رحلت امام خمینی(ره)
آیت الله هاشمی از سال 59 تا 68 ریاست مجلس
شورای اسلامی را بر عهده داشت اما پس از رحلت امام خمینی به عنوان رئیس مجلس
خبرگان رهبری نقش بسیار ارزنده ای در انتخاب رهبری معظم انقلاب داشت. پس از انتخاب
حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبری انقلاب وی در همان سال کاندید ریاست جمهوری
شد و به عنوان چهارمین رئیس جمهور اسلامی کار خود را آغاز کرد. هرچند در زمان
دودوره تصدی وی بر منصب ریاست جمهوری مشکلا بسیاری به وجود آمد اما ایجاد بستر
مناسب برای سازندگی و بازسازی خرابی های جنگ، شرایطی به وجود آمد تا در دولت های
بعدی با تکمیل پروژه های باقی مانده سازندگی در کشور سرعت بیشتری بگیرد.
شخصیت
هاشمی در دهه 70 تفاوت های بسیاری با هاشمی دهه 60 داشت به عبارتی وی عقل گرایی را
با انقلابی گری پیوندی ممتاز زد و توانست بسیاری از تندروی های ابتدای انقلاب
اسلامی را با عقل گرایی کنترل کند هرچند اختلاف نظر های متعددی در سال های بعد
میان وی با مسئولین اجرایی و حکومتی به وجود آمد اما هیچ گاه این وزنه انقلاب از
مسیر ولایت فقیه و حمایت از این ثمره انقلاب منحرف نشد. شاید پیچیده ترین بخش
زندگی هاشمی در سال های 76 تا 88 باشد که وی چندین بار توسط احزاب و گروهای سیاسی مصادره شد اما هیچ گاه دو طیف سیاسی در کشور
نتوانستند هاشمی را از مسیر اعتدالی خود خارج کنند.
او همیشه مردم و مسئولین را به
آرامش و تفکر دعوت کرد و در برابر رفتار های شتابزده ایستادگی می کرد. هاشمی
رفسنجانی هرچند در سال 84 توسط مردم انتخاب نشد اما اقبال عمومی مردم در سال 92 به
وی نشان داد سطح تفکر مردم ارتقا پیدا کرده و درک درستی از سیستم تفکر سیاسی او
دریافتند. انتخابات 88 شاید پیچیده ترین دوران از زندگی هاشمی است که باید سال ها
بعد تاریخ نگاران و کارشناسان سیاسی به این موضوع بپردازند اما نکته ای که در می
توان به مقبولیت هاشمی دراین دوران اشاره کرد سخنان رهبر انقلاب در خطبه های نماز
جمعه 29 خرداد ماه 88 بود که ایشان فرمودند: آقاي
هاشمي از اصلي ترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدي و پيگير قبل
از انقلاب بود؛ بعد از پيروزي انقلاب از موثرترين شخصيتهاي جمهوري اسلامي در كنار
امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبري تا امروز.
اين مرد بارها تا مرز
شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب مي كرد و به مبارزين مي
داد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسئوليتهاي زيادي داشت:
هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسئوليتهاي ديگري داشت. در طول
اين مدت هيچ موردي را سراغ نداريم كه ايشان براي خودش از انقلاب يك اندوخته اي
درست كرده باشد. اينها يك حقايقي است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع
ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده. من البته در موارد متعددي با آقاي هاشمي اختلاف
نظر داريم، كه طبيعي هم هست؛ ولي مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگري فكر كنند.
هاشمی رفسنجانی هرچند دیگر
به نماز جمعه نیامد ودر همان سال یکی از قدیمی ترین تریبون هایش را از دست، هرچند
در سال 92 توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شد
اما در تمامی ایام جایگاه و مرتبه خود را حفظ کرد و اندکی از تاثیرگذاری وی
کم نشد. سال 95 آخرین برگ از زندگانی هاشمی بود شخصی که شخصیتش با نهضت انقلاب
اسلامی متولد شد و در انقلاب اسلامی چشم از جهان فروبست، چهره چند وجهی وی در عالم
سیاست کاری کرد که هم سیاست مداران و هم تحلیل گران نتوانند وی را در یک حزب و
گروه جای بدهند، او یک استثنا در انقلاب اسلامی بود کسی که هیچ گاه انقلاب را فدای
خواسته هایش نکرد و هیچ گاه انقلابی ها نتوانستند از او عبور کنند.
زندگی هاشمی به
ویژه در 10 سال پایان زندگیش یکی از خاکستری ترین زندگی های رجال سیاسی است که
شاید نمونه های کمی در جهان وجود داشته باشند که این چنین باشند. هاشمی رفسنجانی
در حالی با این دیار وداع کرد که بسیاری او را کانون ائتلافات و جزیره ثبات برای
انتخابات 96 می دانستند. ارزش هاشمی رفسنجانی در 3 سال پایانی عمرش بیش از پیش
برای مردم قابل درک بود، کسی که نشان داد هیچ گاه تندروی ها نتیجه نمی دهد و عقل
گرایی و اندیشه ورزی بر همه هیاهو های زودگذر مانا و ماندگار است.