به گزارش تیترشهر : پایتخت سابق روسیه بیش از ۳۰۰ سال تاریخ پرفراز و نشیب دارد. این شهر در طور تاریخ شاهد رویدادهای متعددی بوده است؛ تغییر رژیم، کودتاها و حاکمان ستمگر. قصرهای باشکوه سابق حالا به خانه‌هایی تسخیر شده و خالی از سکنه تبدیل شده‌اند. در ادامه چند نمونه از تسخیرشده‌ترین جاهای سن پترزبورگ را معرفی می‌کنیم.
قصر میخائیلوفسکی را به خاطر دو دلیل می‌شناسند. اول اینکه تنها قصر سن پترزبورگ است و دوم اینکه خانه مشهورترین روح شهر است! تزار پاول اول. ساحت این قصر ابتکار عمل او بود و بعد از اینکه کامل شد به پناهگاهی برای او تبدیل شد. پاول به دست تعدادی از سربازان به قتل رسید؛ سربازانی که قصد داشتند پسر او را به تاج و تخت برسانند. زندگی او عجایب زیادی دارد. او دقیقا ۴ سال و ۴ ماه و ۴ روز حکمرانی کرد و در این قلعه فقط ۴۰ روز زندگی کرد. طبق افسانه‌ها، از طریق یکی از پنجره‌های خاص قصر، او را می‌توانید در حال ویولن زدن ببیند. ویولون، ساز مورد علاقه پاول بود.
روتوندا در یک ساختمان قرن هجدهمی معمولی قرار دارد و از این رو توجه عابران را جلب نمی‌کند. می‌گویند که این جا قبلا محلی برای دورهمی‌های فراماسونری بوده است. در دهه ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، تالار دایره‌ای شکل این ساختمان محل جمع شدن گروه‌های موسیقی مشهور بوده است. دیوارهای آن با نقاشی‌های دیواری زیبایی تزیین شده بود و اعتقاد داشتند که اگر آرزویتان را روی آن بنویسید، برآورده می‌شود. وارد شدن به این ساختمان، خطرناک است. اهالی می‌گویند اگر کسی وارد طبقه پایین این ساختمان شود، چند سال پیرتر می‌شود یا عقلش را به کلی از دست خواهد داد!
کانال اوبوودنی بلندترین کانال مصنوعی در سن پترزبورگ است که به‌عنوان مرز جنوبی شهر مورد استفاده قرار می‌گرفت. این کانال با وجود اینکه زیاد عمیق نیست ولی محل خودکشی بسیاری از افراد بوده که اکثر آنها موفق بوده است. کسانی که نجات پیدا کرده‌اند، اعلام کرده‌اند که اصلا قصد خودکشی نداشتند. آنها فقط احساس می‌کردند که نیرویی آنها را به پریدن وادار می‌کند. اگر قصد دارید از این کانال دیدن کنید، زیاد به آن نزدیک نشوید.
در تاریخ روسیه، درباره هیچ شخصیتی به اندازه گریگوری راسپوتین، راز و رمز و افسانه وجود ندارد. هنوز مشخص نیست که آیا او واقعا نیروهای درمانگر داشت یا با هیپنوتیزم خودش را به خاندان سلطنتی نزدیک کرده بود. مرگ او نیز به اندازه زندگی‌اش مرموز و مشهور است. او مسموم شد، تیر خورد و غرق شد؛ ولی از مردن امتناع می‌کرد! تعجبی ندارد که چرا روح سرگردان او هنوز در آپارتمانش در سن پترزبورگ حضور دارد؛ آپارتمانی که به موزه تبدیل شده است. می‌گویند روح او هنوز در تالارها سرگردان است و گردشگران را با نجواهای زیر لب، متحیر می‌کند.
این مجسمه سمبلی از روح پیتر کبیر در سن پترزبورگ است. این شهر ساخته او بود؛ مرکز امپراتوری روسیه که او در زمان حکمرانی‌اش آن را ساخت. روح او را گوشه و کنار شهر می‌توانید ببینید؛ ولی معمولا در اطراف مجسمه اسب سوار برنزی دیده می‌شود؛ یادبودی که به او تقدیم شده است. در طول روز این مجسمه میزبان گردشگران زیادی است که متوجه جنبه‌های جادویی و مرموز آن نمی‌شوند. ولی اگر شب از این مجسمه بازدید کنید، می‌توانید شمایلی بلند و سیاه را ببینید که در اطراف آن پرسه می‌زند.
یک روح خبیث در کرانه‌های این کانال حضور دارد؛ روح یک زن با پیراهنی بلند که در این اطراف دیده می‌شود و روح سوفیت پروسکایا است. این زن جوان یکی از اعضای سازمانی انقلابی به نام Narodnaya Volya بود؛ گروهی تروریست که تزار الکساندر دوم را در کرانه‌های این کانال به قتل رساند. مکان مرگ الکساندر دوم اکنون یک کلیسا است. همه اعضای این گروه دستگیر شدند، به دادگاه رفتند و به مرگ محکوم شدند. روح سوفیا در حالی که دستمال گردنی سفید را تکان می‌دهد این اطراف دیده می‌شود. این همان حرکتی است که او در روز قتل تزار، هنگام نزدیک شدن به کالسکه او انجام می‌داد.
زمانی که این شهر هنوز در مرحله ساخت قرار داشت، قلعه پیتر و پل، قلب شهر سن پترزبورگ بود. اینجا اولین ضرابخانه، اولین استحکامات و اولین زندان شهر ساخته شد. از اینجا تا انقلاب سال ۱۹۱۷ به‌عنوان زندانی برای زندانیان سیاسی استفاده می‌شد.
بسیاری از این زندانیان بر اثر شکنجه اینجا جان باختند. در بین آنها پنج نفر از اعضای Decembrists حضور داشتند که به خاطر تلاش برای پایین کشیدن امپراتور به مرگ محکوم شدند. پسر پیتر کبیر هم به خاطر خیانت به مرگ محکوم شد و در قلعه پیتر و پل اعدام شد. یکی دیگر از راواح سرگردان قلعه، روح پرنسس تاراکانوا است که ادعای تاج و تخت کرد. او در سلولش و در جریان یکی از سیل‌های سن پترزبورگ غرق شد.
